نویسنده : برایان دِ هاف
زمانی به یک قائممقام مدیرعامل گزارش میدادم که هیچ برنامهای نداشت. واقعا هیچ برنامهای برای هدفمند حرکت نمودن کسبوکار خود نداشت. برای اینکه همکاران هیچگاه متوجه این مسئله نشوند، مرتب در نشستها فریاد میکشید. گروه زیردست او مرتب روی پروژههای تاکتیکی کار میکرد، اما هیچگاه هدف مشخص نبود. زمانی که پروژهها تمام میشدند، هیچگاه راضی نبود و دستور میداد که کار دوباره از ابتدا انجام شود. همیشه کار زیاد بود، با ناامیدی بسیار و بدون نتیجه.
مدیر دیوانه |
البته مدیران بد وجود دارند ولی مدیران بدی هم هستند که در طبقهبندی خاصی قرار میگیرند.
وقتی سالها کارکرده باشید، بدون شک گریبان گیر یکی از این طبقات خواهید شد. وجود چنین مدیرانی هشداری بر وجود مشکلات عمیقتری در درون سازمان است. اینگونه افراد زندگی را برای خود مشکل میکنند و به نظر میآید که هدف زندگی آنها دیوانه کردن هرکسی است که دوروبر آنها هستند.
مدیران فرصت بزرگی در اختیاردارند که سازمان را هدایت نمایند و بهعنوان یک مدل مثبت برای دیگران تلقی شوند. ولی متأسفانه همه مدیران جایگاه خود را و مسئولیتهای خود را جدی نمیگیرند.
اینگونه مدیران اثرگذاری احتمالی مثبت و یا منفی خود بر دیگران را در نظر نمیگیرند و فرصتهای مختلفی که میتوانند متمایز شوند را ، به هدر میدهند.
بهعنوان مدیرعامل آها ( نرمافزار استفاده از محصولات)، اکنون این فرصت را دارم که در سازمان مدیران برتر را انتخاب کنم. و من بدون دنبال مدیرانی هستم که واقعا سختکوش هستند و با دیگران به احترام و دیدی باز برخورد میکنند. ولی در اوایل کارم من نمیبایست کسانی را که میخواستم با آنها کارکنم
انتخاب کنم و شاهد صدمات جانبیای بودم که مدیران بد به دیگران وارد مینمودند.
حال بافاصلهای که از آن زمانها گرفتهام، به این نتیجه رسیدم که اینگونه مدیران بد به سه دسته تقسیم میشوند:
- سنگ جمع کن
- دو حرف زن
- اهل زندگی
شما در طول پیشرفت کاری خود نخواهید توانست کاملا از دست اینچنین مدیرانی فرار کنید. ولی بههرحال چند توصیه را در اختیار شما میگزارم که وقتی با این نوع شخصیتها برخورد کردید، بتوانید بهموقع تغییر مسیر دهید و هرچه زودتر که سلامت شما درخطر قرار نگیرد:
1- مدیران سنگ جمع کن
قائممقامی که با او اشاره کردم، در این دستهبندی قرار میگیرد. سنگ جمع کن هیچ ایدهای ندارد که دنبال چه چیزی است. ولی این مسئله باعث کاهش سرعت او نمیگردد. بهجای اینکه هدف معینی را مشخص کند، مسیر او روزبهروز تغییر مینماید. او کارمندان را هر روز به دنبال چیز دیگری میفرستد، هدفی که مشخص نیست بدین دلیل قابلدسترسی نیست. اگر مدیر شما سنگ جمع کن باشد، بهندرت بتوانید جلب نظر او را بکنید و اعتمادبهنفس شما تدریجا رکود خواهد کرد.
من به این دسته از مدیران بد اصطلاحا " سنگ جمع کن" میگویم چون فرقی نمیکند شما چه چیزی را به او میدهید، هیچوقت آن سنگ زینتیای را که میآورید آن سنگی نخواهد بود که او میخواست. چگونه خواهید توانست به این شکار بیپایان خاتمه دهید؟ سعی کنید با او بر روی اهداف مشخص، قابلاندازهگیری و قابلدسترس، به نتیجه برسید و بدین ترتیب پیشرفت شما قابلاثبات خواهد شد. از او بخواهید که به شما یک شرح وظایف دقیق ارائه دهد.
2- دو حرف زن
این نوع مدیر در هنر دو گونه بودن و فریب تبحر دارد. بسته به این دارد که با چه کسی کار کند، همواره سعی دارد که آن چیزی را که مخاطب میخواهد بشنود، به او بگوید. او عادت به دو حرف زدن دارد ، اعتقادی هم به انجام تعهدات خود ندارد.
اگر چنین نوع مدیری دارید، ممکن است تحقیقات شما به درازا بکشد که به حقیقت داستان برسید. توصیه من: به زبان بدن او دقت کنید که ممکن است عدم صداقت او را فاش کند. و دقیقا همهچیزهایی را که میگوید، را یادداشت کنید. اگر دیدید که رفتارش غیرعادی شد ، عدم صداقت او به شما ثابت خواهد شد و میتوانید محترمانه به او بگویید که دارد مانند یک ماهی که از آب درآمده تقلا میزند.
3 - اهل زندگی
این نوع مدیر شخصیتی دارد که میخواهد از زندگی لذت ببرد و بیتوجهی به مسائل شخصی به زندگی کاری او نیز سرایت خواهد کرد. درحالیکه اصلا دلش نمیخواهد که چیزی مزاحم لذت زندگی او گردد ، هیچ توجهی به زحماتی که دیگران برای او متحمل میشوند، ندارد. اگر میخواهید با مدیر "اهل زندگی" موضوع مهمی را در میان بگذارید، باید او را در اوقات مابین نهار و شامها و یا در ضیافتها پیدا کنید.
در این میان یک نفر باید بالغ باشد و آن شخص در این مورد، شما هستید. برخیزید و در نهایت احترام ، جدی هم باشید. به او توضیح دهید که نیاز به پاسخ دارید و بدون پاسخ به سوالات خود نخواهید توانست کارها را به اتمام برسانید. امید بر این است که مدیر شما متوجه هزینهای که بیدقتی و پوشت گوش اندازی او بر سازمان وارد میکند، باشد و رفتار مسئولانهتری را اتخاذ نماید. همکاران شما در سکوت خوشحال خواهند شد و از جرئت شما هم دلخوش.
این دسته از مدیران الزاما انسانهای بدی نیستند. مشکل آنها این است که عادات بدی را نهادینه کردهاند و هیچگاه یاد نگرفتهاند چگونه بهخوبی مدیریت کنند.
ولی مدیریت ضعیف آنها به ما آسیب خواهند رساند، ماهایی که فقط میخواهیم کارمان را انجام دهیم و راه خودمان را در زندگی بسازیم.
حرف نهایی من این است : تا آنجایی که میتوانید از مدیران دیوانه دوریکنید.ولی من میدانم که این همیشه امکانپذیر نیست. بنابراین زمانی که به این نتیجه رسیدید که مدیر شما بیتوجه است، درجه شفافیت در ارتباطات را بالا ببرید ؛ به نحوی کارکنید که دیگران هم ببینند و کار خود را به نحو احسن انجام دهید.
بیشتر مدیران دیوانه بیش از یک سال در مصدر کار نخواهند بود. بنابراین تحمل داشته باشد تا این زمان سپری شود. ولی اگر این زمان بیش از یک سال طول کشید ، کفشهای دویدن خود را بپوشید و شروع به جستجو کنید.
مترجم : دکتر احمدیان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر