۱۳۹۷ مهر ۵, پنجشنبه

مفاهیم مدیریت استراتژیک ( برنامه استراتژی – چشم انداز – ماموریت – رسالت – خط مشی – هدف )

مفاهیم مدیریت استراتژیک

در مبحث مدیریت استراتژیک ، به ده اصطلاح، واژه یا عبارت فنی وجود دارد که آشنایی با مفهوم آنها ضروری به نظر می‏رسد. بنابر این اگر قصد برنامه‌ریزی استراتژیک برای سازمان خود را دارید ، ابتدا باید با مفاهیم مدیریت استراتژیک آشنا شوید.

مفاهیم مدیریت استراتژیک ( برنامه استراتژی - چشم انداز - ماموریت - رسالت - خط مشی - هدف )

استراتژیست‏‌ کیست ؟

استراتژیست‏‌ها افرادی هستند که مسئول موفقیت یا شکست سازمان می‏باشند. استراتژیست‏‌ها دارای عنوان‏های مختلف شغلی هستند، مانند مدیر عامل، رئیس، مالک، رئیس هیئت مدیره، مدیر اجرایی، رئیس دانشگاه، رئیس دانشکده یا کار‏آفرین. استراتژیست‏‌ها باید از دیدگاه هزینه‌‏ها و منافع بالقوه‏‌ای که مسائل اجتماعی (مسئولیت‌‏هایی که شرکت در قبال گروههای ذی‏نفع دارد CSR ) برای سازمان دارند به موضوع نگاه کنند و به آن دسته از مسئله‏‌های اجتماعی توجه نمایند که منافع سازمان را به بهترین شکل ممکن تامین می‏‌نماید.

ماموریت چیست؟  رسالت چیست ؟ ( بیانیه ماموریت – بیانیه رسالت ) Mission

ماموریت یا رسالت سازمان، سندی است که یک سازمان را از سایر سازمانهای مشابه متمایز می‌‏نماید. ماموریت سازمان نشاندهنده طیف فعالیت، از نظر محصول و بازار می‏شود. بطور کلی ماموریت نموداری است که مسیر آینده سازمان را مشخص می‏نماید.

تعریف فرصتها و تهدیدهای خارجی ( نقاط فرصت / نقاط تهدید)   Strengths / Threats

فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی که در بیرون از سازمان وجود دارند به میزان زیادی خارج از کنترل سازمان می‏باشند. از این رو، برای بیان آنها از واژه خارجی استفاده می‏‌کنند. به طور کلی فرصت‌ها و تهدیدهای خارجی رویدادها و روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بوم‏‌شناسی، محیطی، سیاسی، قانونی، دولتی، فن‏آوری و رقابتی است که می‌‏توانند به میزان زیادی در آینده به سازمان منفعت یا زیانی برسانند. به عنوان مثال، در زمینه فن‏آوری اطلاعات ،افزایش خطوط تلفن در کشورهای توسعه نیافته نوعی فرصت برای بسیاری از شرکت‏ها به حساب می‏‌آید.

محیط خارجی معمولا به کلان و رقابتی تقسیم می شوند. اصولا محیط کلان قابل کنترل و مدیریت نیستند و شرکت باید درابتدا عوامل اثرگذار را شناسایی نماید و سپس با پیش‌بینی روند شاخص های مذکور در سال‌های برنامه، نوع ­اثرگذاری ­آنها و میزان ­اثرگذاری ­را تعیین ­نماید. در این صورت فرصت‌­ها ( عوامل پیش برنده ) و تهدیدها (عوامل بازدارنده) مشخص خواهند شد. برای مثال، ممکن است برای بانک میزان نقدینگی یک شاخص کلان اقتصادی اثرگذار برسودآوری و به طورکلی تر، رشد وبقای بانک باشد. در این صورت باید روند آتی آن پیش‌بینی شود و سپس نقش و اهمیت آن و میزان و نوع اثرگذاری تعیین گردد.

محیط رقابتی به بازارکار شرکت اطلاق می شود. درآن محیط مجموعه‌ای از عرضه کنندگان محصولات وخدمات حضوردارند وباهمدیگر به رقابت می پردازند.این محیط تاحد زیادی قابل مدیریت می باشد. بااین حال،بر این محیط قاعده بازی و جایگاه‌یابی حاکم است.حضور رقبا با استراتژی‌های مختلف وگاهی نامشخص محیطی همانند صحنه جنگ را بوجود می آورد. می‌توان گفت که حاضرین در صحنه برای سهم بازارمی جنگند وبا عواملی چون آمیخته بازار، به بازی وارد می شوند.

در این محیط نیز بایستی با شناسایی عوامل وشاخص های مختلف ونقش آنها به تعیین فرصت‌ها وتهدیدها پرداخت با این حال، به این دسته فرصت‌ها وتهدیدهای رقابتی می‌گویند. درهنگام تحلیل استراتژیک، همه عوامل فوق درکنار هم، تحلیل گر را درشناسایی شزایط محیط خارجی کمک می‌نمایند.

تعریف نقاط قوت و ضعف داخلی ( نقاط قوت / نقاط ضعف) Weaknesses / Opportunities

نقاط قوت و ضعف داخلی در زمره فعالیت‌های قابل کنترل سازمان قرار می‏گیرند که سازمان آنها را به شیوه‏ای بسیار عالی یا بسیار ضعیف انجام می‏‌دهد. آنها در سایه فعالیت‌های مدیریتی، بازاریابی، امور مالی، تولید، تحقیق و توسعه و سیستم‌های اطلاعاتی بوجود می‌آیند. سازمان‌ها می‏‌کوشند استراتژی‌هایی را به اجرا در‏آورند که نقاط قوت داخلی تقویت شود و ضعف‏های داخلی برطرف گردد یا بهبود یابند.

هدف‌ بلند مدت چیست ؟

می‌‏توان هدفهای بلند مدت را به صورت نتیجه‌‏های خاصی تعریف کرد که سازمان می‏کوشد در تامین ماموریت خود بدست آورد. مقصود از دوره بلند مدت دوره‏ایست که بیش از یکسال باشد. هد‏ف‌های بلند مدت به شرکت کمک می‏کنند ارزیابی‌ها را انجام دهد، هم افزایی کند، اولویت‌ها را تعیین نماید، امور را هماهنگ کند و برای برنامه‌‏ریزی، سازماندهی، ایجاد انگیزه در کارکنان و کنترل فعالیت‏‌های شرکت به شیوه‏ای اثربخش عمل نماید. هدف‌های بلندمدت می‏توانند چالشگر، قابل سنجش، باثبات، معقول و روشن باشند.

استراتژی چیست ؟

استراتژی‌ها ابزاری هستند که شرکت می‏تواند بدان وسیله به هدف‌های بلند مدت خود دست یابد. استراتژی‌های شرکت می‌‏توانند بصورت گسترش دادن فعالیت در سطح جغرافیایی، تنوع بخشیدن به فعالیت‌های موجود، خرید شرکتهای دیگر، تولید و عرضه محصول، رسوخ در بازار، کاهش دادن هزینه‌‏ها، فروش اقلامی از دارایی‌ها، تفویض بسیاری از اختیارات و تشکیل مشارکت‌های خصوصی باشد

هدف سالانه چیست ؟

هدف‌های سالانه هدف‌های کوتاه‏ مدت هستند که شرکت برای رسیدن به هدف‌های بلند‏ مدت باید به آنها دست یابد. در یک شرکت بزرگ این هدف‏‌ها باید برحسب کل شرکت، بخش‌ها (واحدهای مستقل) و واحدهای وظیفه‌ای تعیین شوند. در صحنه اجرای استراتژی‌ها، هدف‌های سالانه از اهمیت خاصی برخوردارند در حالی که در تدوین استراتژی‌ها ، هدف‌های بلند مدت از اهمیتی ویژه برخوردار می‏‌باشند. از طرف دیگر،هدف‌های سالانه مبنایی برای تخصیص منابع به حساب می‏‌آیند.

خط‏ مشی‏ چیست؟ سیاست  Policy

خط ‏‌مشی، ابزاری است که بدان وسیله می‏توان هدفهای سالانه دست یافت. مقصود از خط مشی(سیاست)، رهنمودها، مقررات و رویه‏هایی است که شرکت برای دستیابی به هدفهای اعلان شده رعایت می‏کند. هنگام تصمیم‏گیری، از سیاستها بعنوان رهنمود استفاده می‏شود . همچنین سیاستها تعیین کننده شرایط روزمره و تکراری شرکت می‏باشند.

تفاوت برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک

در بسیاری از مکاتب، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک معادل یکدیگر در نظر گرفته شده اند. لیکن طبق نظر غالب اندیشمندان، برنامه ریزی استراتژیک معادل با بررسی محیطی و تدوین استراتژی است و مدیریت استراتژیک معادل با مراحل فوق به علاوه مراحل اجرا و ارزیابی می‌باشد.

مبحث فوق از دهه هشتاد اوج گرفت. هنگامی که تغییرات شدید ومستمر شرایط محیطی موجب شد تا به اصل داشتن برنامه به دید شک نگریسته شود و مدیران شرکت‌ها آن را امری بی فایده بدانند. مینتزبرگ از جمله صاحب نظرانی بود که بر اهمیت اجرا تاکید فراوان نمود. وی دربحثی دیگر،میان استراتژی تدوین شده، ظهوریافته ومحقق شده تفاوت قائل شد تا نشان دهد لزوما آنچه تدوین می شود در اجرا دنبال نمی شود.پیروان مکتب برنامه ریزی نیز استدلال خودرا داشتند.آنها به این نکته اشاره دارند که اگر برنامه به طور مناسب تدوین شود وهمه ابعاد را دربرگیرد ،آنگاه در اجرا نیز با مشکل روبرو نخواهد گردید. همه این مباحث موجب گردید تا مراحل اجرا و ارزیابی نیز با تاکید بیشتری در فرایند برنامه ریزی قرار گیرند و نام مدیریت استراتژیک بر آن گذاشته شود.

تفاوت طرح ریزی و برنامه ریزی استراتژیک

بر اساس ادبیات موضوع، طرح ریزی استراتژیک در سطح کلان و برنامه ریزی در سطح عملیاتی مطرح می شود.در بسیاری از کتب ومنابع مربوط به موضوع ،از لفظ برنامه ریزی برای کل مراتب وسطوح استراتژی استفاده می شود.

 

مطلب مرتبط : 

تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

نوشته مفاهیم مدیریت استراتژیک ( برنامه استراتژی – چشم انداز – ماموریت – رسالت – خط مشی – هدف ) اولین بار در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT. پدیدار شد.



from تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT https://ift.tt/2OQHDfb

۱۳۹۷ شهریور ۲۹, پنجشنبه

تفکر استراتژیک در مقابل برنامه‌ریزی استراتژیک

تفکر استراتژیک در مقابل برنامه‌ریزی استراتژیک

یکی از سوالات مهم در حوزه مدیریت استراتژیک این مسئله است که آیا تفکر استراتژیک با برنامه استراتژی متفاوت است ؟ تفکر استراتژیک یا برنامه‌ریزی استراتژیک ؟

تفکر استراتژیک در مقابل برنامه‌ریزی استراتژیک Strategic Thinking Against Strategic Planning

منیتزبرگ پنج تصمیم رسمی استراتژی را بیان می‌نماید :

  • برنامهPlan
  • ترفند Ploy
  • الگو Pattern
  • موقعیتPosition
  • دیدگاه (Perspective

مفاهیم کلیدی استراتژی سنجیده Deliberate و موردنظر  Intended ( به‌عنوان برنامـه و موقعیـت و ) استراتژی نوظهور Emergent و برنامه‌ریزی نشده (به‌عنوان الگویی در جریان تصمیمات) در کنه پیوسـتار شکل‌گیری هر استراتژی قرار دارد . رهیافت برنامه‌ریزی منطقی ، تصمیم‌گیری استراتژیک را به‌عنوان یک فرآیند دقیق و مرحله‌به‌مرحله بررسی می‌کند. مشکل این است که اگر چه مـدل منطقـی ، رویکـردی روشـن ، قابل‌درک و سیستماتیک را برای برنامه‌ریزی استراتژیک ارائه می‌کند ، اما دارای این مفروضات است که درواقعیت غیرقابـل حفظ کردن است.

واقعیت این است که ممکن است سازمان‌ها کار را با یک برنامه منطقی آغاز کنند ،اما گه‌گاه ممکن اسـت هرچه پیش می‌روند از قصد و نیت واقعی خود دور شوند. استراتژی‌های موفقیت‌آمیز یـا تحقق‌یافته اغلـب استراتژی‌های ظهور یافته‌ای Emergent هستند که به‌عنوان بخشی از یک الگوی در جریان اقدامات شکل‌گرفته‌اند . دیدگاه ایجاد استراتژی به‌عنوان یک فرآیند خلاقانه و پویا Responsive و شهودی در داخل یک چارچوب محیطی عمدتاً غیرقابل‌پیش‌بینی ، بیشتر با مفهوم تفکر استراتژیک متناسب است .

منیتزبـرگ بیـان می‌دارد کـه برنامه‌ریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک دو فرآیند تفکری مجزا هستند :

  • رویکرد برنامه‌ریزی : شـامل آنـالیز ، تدوین و سیستم‌ها و رویدادهای رسمی کردن می‌باشند
  • تفکر استراتژیک : سنتز (ترکیب) – تشـویق تفکـر شهودگرایی ، نوآوری و خلاقیت درهمه سطوح سازمان است .

به‌طور سنتی ، استراتژی شامل ایجاد موضع قابل دفاع یا مزیت رقابتی پایدار بود ، امروزه استراتژی باید بر تطابق و بهبود مستمر تمرکز کند و همیشه در حال تغییر و تکامل باشد . در مواجهه با بازارهای غیرقابل‌پیش‌بینی، بسیار متلاطم (آشفته) و رقابتی، دارا بودن قابلیـت تفکـر اسـتراتژیک نوآور و واگرا در سطوح متعدد سازمانی بعنوان مرکز ایجاد و حفظ مزیت رقابتی دیده می‌شود

پنج ویژگی تفکر استراتژیک :

  1. تفکر استراتژیک منعکس‌کننده سیستم‌ها یا دیدگاه کل‌نگری اسـت کـه چگـونگی تـاثیر و دخالت بخش‌های مختلف سازمان بر یکدیگر و همچنین محیط‌های متفاوت را بررسی می‌کند .
  2. تفکر استراتژیک مظهر تمرکز بر هدف intent است که این در جهت مقابـل رهیافـت برنامه‌ریزی استراتژیک سنتی است که بر ایجاد تناسب و سازگاری میان منابع موجود و فرصت‌های نوظهور تمرکـز می‌کند ، هدف (تمایل ) استراتژیک عدم سازگاری یا تناسب اساسی میان این‌ها است .
  3. تفکر استراتژیک تفکر به‌موقع است . متفکران استراتژیک ارتباط درونی گذشته ، حال و آینـده را درک می‌کنند .
  4. ایجاد و آزمون فرضیه، مرکز اقدامات تفکر استراتژیک است .
  5. تفکر استراتژیک موجب ایجاد قابلیت فرصت‌طلبی هوشیارانه می‌شود ، تشخیص و گـرفتن مزایـای فرصت‌های کنونی در حال وقوع است .

توانائی تفکر استراتژیک ، برای فرآیند ایجاد استراتژی بعد دیگری را فراهم می‌آورد . دریافت می‌شود که تفکر و برنامه‌ریزی استراتژیک اگر چه مجزا و متفاوت از یکدیگر هستند ، اما فرآیندهای تفکری مـرتبط بـاهم و کامل‌کننده یکدیگر هستند ، بنابراین هریک را برای مدیریت استراتژیک اثربخش باید حفظ و حمایت کرد. برنامه‌ریزی سناریو به‌عنوان ابزاری تفکری و وسیله‌ای ارتباطی است که اندیشه و تفکر مدیران بجـای جـایگزین شدن آن کمک می‌کند . برنامه‌ریزی سناریو در زمان‌هایی که عدم اطمینان و پیچیدگی بالاسـت ارزشـمند است و موقعیت کنونی شرکت را به چالش می‌کشد . از طریق شناسایی روندها وعدم اطمینان‌ها در محیط کلان سازمان ، برنامه‌ریزی سناریو :

  • ابزاری برای ترسیم کلیات آینده را فراهم می‌آورد .
  • تلاش برای کسب دامنه‌ای از option ها
  • ترغیب به تفکر در مورد آلترناتیرهایی که ممکن است درغیراین صورت نادیده گرفته شوند و به چالش کشیدن Mindset متداول ( رایج )

توانائی تفکر بطوراستراتژیک وابسته به تعاون میان عوامل موقعیتی در فضای سازمانی و ویژگی‌های افراد مشارکت‌کننده در آن است .عوامل موقعیتی دریک محیط سازمانی می‌تواند روحیه خلاقیت را در آنجا ایجاد یا از بین ببرد.

وابستگی تفکر استراتژیک افراد به توانائی :

  • دیدن فرصت‌های بیرونی و انسجام و یکپارچه کردن آن‌ها در حمایت از کسب‌وکار.
  • تفکر بطور جانبی و شهودی.
  • تفسیر و ارزیابی رخدادها و تعین اقداماتی که باید انجام شود .

ویژگی‌های رهبرانی که موجب ایجاد تفکر استراتژیک در سازمان می‌شوند عبارت‌اند از :

  • مهارت‌های میان فردی قوی
  • توانائی برانگیختن دیگران نسبت به چشم‌انداز Vision و انجام اقدامات مهم
  • شور و اشتیاق و تعهد همه‌جانبه و فراگیر
  • باور و حساسیت نسبت به همکاران
  • تخصص در ایجاد و هدایت تیم‌ها
  • تخصص در اداره روابط ، ایجاد شعبه‌ها و رابطه‌ی دوستانه
  • سطوح بالایی از ارزیابی ، شوروهیجان ، انگیزش و تعهد
  • درک عمیق از کسب‌وکار و عملیاتش

راه‌های افزایش ظرفیت تفکر خلاق در سازمان عبارت‌اند از :

  • ایجاد سیستم پاداشی که تفکر خلاق در سرتاسر سازمان را تشویق و حمایت می‌کند . محیطـی حمـایتی زمان ، فضا و پول به ایده‌های خوب اختصاص می‌دهد .
  • فراهم آوردن شرایط آزمایشی و تسهیلات لازم برای فعالیت‌های تجربی ( علمی ) برای ایجاد تفکر خـلاق و مهارت‌های کار تیمی .
  • تشویق اعضای سازمان برای پذیرش فعالیت‌های که استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت‌های ذهنی را تشویق می‌کند .
  • الگوسازی رفتارهای مطلوب از طریق رهبران درهرسطوح سازمانی

دکتر رئوف رابطی

 

نوشته تفکر استراتژیک در مقابل برنامه‌ریزی استراتژیک اولین بار در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT. پدیدار شد.



from تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT https://ift.tt/2DhjXiH

۱۳۹۷ شهریور ۲۵, یکشنبه

آمیخته‌بازاریابی ۴E – آمیخته بازاریابی بر اساس تجربه

آمیخته‌بازاریابی ۴E

آمیخته‌بازاریابی بر اساس تجربه ۴E Marketing Mix ) 4E =  ۴ Experience )

اصطلاح ” آمیخته بازاریابی” در اوایل دهه ۱۹۵۰ توسط نیل بوردن در دفتر ریاست انجمن بازاریابی آمریکایی مطرح شده است. آمیخته بازاریابی یکی از کلیدی‎‌ترین واژه‌هایی است که هر بازاریابی باید بر آن اشراف داشته باشد. و اساسا هر تئوری بازاریابی بر اساس آن شکل گرفته است. تصمیمات اصلی مدیریت بازاریابی را می‌توان در یکی از چهار دسته زیر یعنی محصول، قیمت، محل (توزیع) و ارتقاء طبقه‌بندی تعریف نمود.

بازاریابی رشته‌ای است که دائما در حال تکامل است. اگر این چنین نباشد ، به مانند شرکتی خواهد بود که برای مدت طولانی بر یک استراتژی ثابت تاکید مینماید و پس از مدتی از بازار خود عقب خواهد افتاد. یک نمونه از این تکامل، تغییرات اساسی در ترکیب عناصر آمیخته بازاریابی است. در نگاه سنتی ، آمیخته بازاریابی۴p یا ۷p هستند اما یکی از نسل‌های متاخر بازاریابی بر اساس تجربه Experience که به آن ” آمیخته بازاریابی ۴E ” می‌گوید . آمیخته‌بازاریابی ۴E بیان مینماید که اگر تجربه تغییر کرد همه چیز باید تغییر نماید و در واقع هدف آمیخته‌بازاریابی ۴E ، ایجاد یک تجربه لذت بخش از محصول برای مشتری است.

آمیخته‌بازاریابی 4E – آمیخته بازاریابی بر اساس تجربه

آمیخته‌بازاریابی ۴E

  • تجربه Experience

در این قسمت از آمیخته بازاریابی ، تمرکز شرکت بر ایجاد یک تجربه مناسب در خصوص استفاده از محصول است.

  • تبادل Exchange

برنامه ریزی بازاریابی شرکت در جهت ارائه کالا به ازای قیمتی کاملا متفاوت و جذاب نسبت به رقبا برای ایجاد یک تجربه خرید لذت بخش.

  • هرکجا Every Place

برنامه‌ریزی بازاریابی به دنبال ارائه یک تجربه یکسان در تمام رسانه‌ها/ نقاط تماس ممکن برای تماس با مشتری است.

  •  مبلغ Evangelism

برنامه ریزی بازاریابی باید بر جلب توجه موثر و خود خواسته مشتری به سوی برند باشد و دیگر پروموشن‌های روتین ، جلب توجه مناسب را در پی خواهند داشت. پس مشتری در نقش مبلغ میتواند بسیار کمک کننده باشند.

نوشته آمیخته‌بازاریابی ۴E – آمیخته بازاریابی بر اساس تجربه اولین بار در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT. پدیدار شد.



from تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT https://ift.tt/2D5cfbv

آمیخته بازاریابی ۴V – آمیخته بازاریابی بر اساس ارزش ۴Value Marketing Mix

آمیخته بازاریابی ۴V

آمیخته بازاریابی بر اساس ارزش ۴V Marketing Mix )   ۴V = 4 Value )

آمیخته بازاریابی ( آمیزه بازاریابی ) Marketing Mix یکی از مشهورترین واژه‌های بازاریابی است. آمیخته بازاریابی بخش تاکتیکی یا عملیاتی یک برنامه بازاریابی است. آمیخته بازاریابی نیزبه صورت  ۴P و ۷P نشان داده میشود. ۴P قیمت، مکان، محصول و ارتقاء هستند. مجموعه بازاریابی خدمات همچنین ۷P نامیده می شود و شامل فرآیند، افراد و شواهد فیزیکی است.

آمیخته بازاریابی مفهومی ساده است. شاید بتوان آن را با ترکیب عناصر خمیر کیک مقایسه نمود. تمام کیک‌ها حاوی تخم مرغ، شیر، آرد و شکر هستند. با این حال، شما می‌توانید با تغییر مقادیر عناصر ترکیب موجود در آن، کیک نهایی را تغییر دهید. مثلا برای شیرین‌تر شدن کیک ، باید میزان شکر آن را افزایش داد. آمیخته بازاریابی همان ترکیب عناصر بازاریابی است. پیشنهاد شما به مشتری شما را می‌توان با تغییر عناصر این ترکیب ، تغییر داد. بنابراین برای یک برند عالی، تمرکز  خود را بر ارتقاء کیک قرار داده ( عناصر انگیزاننده ) و سعی بر کاهش وزن کیک خواهد داشت ( افزایش ارزش درک شده ).

اما جدیدترین نسل بازاریابی بر اساس ارزش Value تعریف می‌گردد که به آن ” آمیخته بازاریابی بر اساس ارزش” یا ” آمیخته بازاریابی ۴V ” می‌گوید. آمیخته بازاریابی ۴V بیان می‌نماید اگر “ارزش” در یک سازمان تغییر نمود ، همه چیز باید تغییر نماید و در واقع هدف آن ارزش دادن به محصول در دید مشتری است.

آمیخته بازاریابی بر اساس تجربه ۴E Marketing Mix ) 4E = ۴ Experience ) آمیخته بازاریابی ۴V

آمیخته بازاریابی ۴V

  •  ساختار ارزش Value Structure

در آمیخته بازاریابی سنتی ما در خصوص محصول بحث مینماییم. اما در آمیخته بازاریابی ۴V به جای کالا ، تجربه به کار می‌رود . این ساختار برای هر مشتری می‌تواند کاملا متفاوت باشد این نسل بر اساس تولید سلیقه گرا , کاستومریزیشن, Customerization Mass یا شخصی سازی انبوه کار مینماید.

  • ارزش پیشنهادی Value Proposition

در آمیخته بازاریابی سنتی ما در خصوص قیمت بحث مینماییم اما در آمیخته بازاریابی ۴V ، دیگر قیمت مهم نیست و ارزش جای قیمت را می‌گیرد. زیرا سازمان باید بر ارزش پیشنهادی محصول خود به مشتری تمرکز نماید . پس هدف  ارزش دادن و عزیز نمودن محصول است . در این حالت مشتری سریعتر به مرحله تصمیم گیری میرسد.

  •  شبکه ارزش Value Network

اگر کالا ارزشمند باشد، کالا به خودی خود راهش را در بازار پیدا نموده و مشتری پیدا می‌نماید و مشتری حاضر است برای بدست آوردن آن کالا تلاش نماید.

  • اشاعه ارزش Value Dissemination

در این گزینه تمام تلاش سازمان بر اشاعه‌ ارزش است. هدف آن است که استفاده از محصول به یک فرهنگ تبدیل گردد. مانند استفاده از کمربند ایمنی به عنوان نشانه یک راننده قانون مدار.

تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

نوشته آمیخته بازاریابی ۴V – آمیخته بازاریابی بر اساس ارزش ۴Value Marketing Mix اولین بار در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT. پدیدار شد.



from تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT https://ift.tt/2MxSTex

۱۳۹۷ شهریور ۲۱, چهارشنبه

هفت رفتار موثر فروشنده حرفه‌ای اثربخش

هفت رفتار موثر فروشنده حرفه‌ای اثربخش

مشتریان حرفه‌ای دائما در حال بررسی هستند . این بررسی شامل کل بازار ، بودجه شرکت‌ها و اجزای مختلف آن و کارکنان آنان است. زیرا مشتری حرفه‌ای به دنبال کار با سازمان موفق و حرفه‌ای است . شاید این دنیای پر از اطلاعات برای یک فرد معمولی پیچیده و تازگی داشته باشد، اما برای یک فروشنده حرفه‌ای اثربخش و با تجربه هرگز چنین نیست. در طی سالیان دراز آموزش و مشاوره‌ مدیریت من به بسیاری از فروشندگان حرفه‌ای ، سوالات زیادی از من پرسیده می‌شود : چگونه یک فروشنده بالاتر از سطح متوسط را انتخاب نمایم ؟

هفت رفتار موثر فروشنده حرفه‌ای اثربخش

من به اصل پاراتو ( قانون ۸۰/۲۰) اعتقاد دارم. مشتریان به من گفته‌اند که ۲۰ درصد فروش ، توسط فروشنده حرفه‌ای اثربخش آن‌ها  انجام می‌شود که۸۰ درصد درآمد کسب‌وکارشان را شامل می‌شود . پس از صحبت با فروشنده‌هایشان متوجه شدم که به وظیفه خود به درستی عمل نموده و دین خود را کسب‌وکار آن شرکت ایفا نموده‌اند اما در سود حاصله هیچ سهمی نداشته‌اند . آن‌ها خواستار پرداخت مبلغ بیشتر بوده‌اند. سوال مهمی که ذهنشان بود این است : نحوه متمایز نمودن فروشنده خوب از فروشنده عالی چیست ؟ آیا من یک فروشنده حرفه ای هستم یا معمولی ؟

ما همگی می‌کوشیم که در کار خود بهترین باشیم . مدیران فروش به‌وضوح خواستار بهترین‌ها در فروش هستند و مدیران اجرایی بر این امر تاکید دارند . حال، بهترین شیوه برای بهبود وضعیت کسب‌وکار چیست ؟ در طی سالها تجربه فروش و مشاوره فروش ، هفت رفتار موثر فروشندگان حرفه‌ای را دریافته‌ام که در ادامه برایتان تشریح خواهم نمود .

 

۱- شناخت مشتری

یکی از مشکلاتی که مدیران فروش با فروشندگان خود دارند عدم اطلاع فروشندگان از مشتریانشان است . در دنیای سریع و رقابتی امروز یک فروشنده حرفه‌ای اثربخش باید مشتری خود را بشناسد و بداند که مشتری کیست . دریک بررسی که اخیراً در مورد رفتار فروشنده داشتم به مواردی جالبی برخوردم .یک مدیر فروش از فروشنده‌اش راجع به اطلاعات ویژه‌ای در خصوص مشتری سوال کرده بود و فروشنده حیرت‌زده شده بود . به دلیل اینکه متاسفانه به غیرازاینکه مشتری ، خود را صاحب یک شرکت داروسازی چندملیتی معرفی کرده بود ، هیچ اطلاعات دیگری از او نداشت .

مشتری دوست دارد که شما درک درستی از کسب‌وکار و شغلش داشته باشید و به دنبال یافتن موقعیت‌های مناسب کسب‌وکار است. مشتری به شما به عنوان یک فروشنده و فرد قابل اعتماد که جواب سوالاتش را می‌داند ، می‌نگرد . حال بدون درک درستی از مشتری خود چگونه می‌توانید بفهمید که چه کمکی به او می‌خواهید ارائه دهید ؟ ممکن است از خود بپرسید چه باید بکنم تا این درک از مشتری را به دست آورم .

  • باید یک کپی از گزارش سالانه شرکت مورد نظر تهیه کنید . اطلاعات موجود را بررسی کنید تا متوجه شوید که مشتری‌تان چه نوع کالایی را تولید می‌کند . دورنماهای رقابتی را دانسته و بررسی کنید که تولیدات یا خدمات شما چگونه می‌تواند در برابر رقبایتان ایستادگی کند . در مورد رقبا برای به دست آوردن فرصت‌های شغلی مناسب و جدید کسب اطلاع کنید . زمانی که گزارش مذکور را به دست آوردید ، پیام مدیر ، اطلاعات مالی  و مسیرهای کسب‌وکار را مطالعه کنید ، سعی کنید بفهمید که تولیدات شما درک‌های چترسازمانی جای می‌گیرد و بالاخره به وب‌سایت سازمان سری زده و به گزارش‌های سالانه به‌روز شده نگاهی  بیندازید ، تغییرات حاصله در محیط کسب‌وکار را جستجو کنید ، و ناهنجاری‌های کسب‌وکاری را بیابید ، در این صورت تولیدات یا خدمات شما می‌تواند جوابگوی نیاز آن‌ها باشد .
  • روزنامه‌ها و نشریات را مطالعه کنید تا بهترین اطلاعات جاری مربوط به مشتریان را به دست آورید و از خوانده‌های خود نتیجه بگیرید که چگونه کالا و  خدمات شما می‌تواند مشتری‌تان را در بهترین و بدترین شرایط یاری دهد .
  • استفاده از منابع گسترده اینترنتی بسیار مهم است. برای این منظور منابع بزرگی اینترنت در دسترس هستند. و همچنین سایت‌های زیادی مانند Excite دائماً حجم گسترده‌ای از اطلاعات به موقع کسب‌وکاری را در دسترس قرار می‌دهند. برای دستیابی سریع و گسترده به مشتریان از این سایت‌ها بازدید کنید . فروشنده‌ای که این تکالیف را انجام دهد و در زمینه شناخت مشتریان و تغییرات دورنماها مطالعه کند، می‌آموزد که چگونه از طریق نیازسنجی مشتری و حل مشکلاتش خود را با شرایط بازار تطبیق دهد. از طریق یکی شدن با مشتری ، احترام و درک کار آن‌ها می‌توانید یک شریک کسب‌وکاری قابل اعتماد برای امروز ،   فردا و برای آینده باشید.

 

۲- توانایی طرح سوال 

فرض کنید یک بعدازظهر شما به خانه می‌روید ،‌ آماده خوردن یک شام گرم در محیطی دوستانه و راحت می‌شوید که تلفن زنگ می‌زند . ازش متنفرید نه ؟ مجبور می‌شوید که گوشی را بردارید تا صدای فروشنده‌ای را بشنوید که کالا یا خدماتی را تبلیغ می‌کند ( شرکت حقوقی ثبت برند / فروش بیمه / ….  ) . او حرف می‌زند و حرف می‌زند و حرف می‌زند. فروشنده از روی یک نوشته می‌خواند و حتی یک سوال هم از شما نمی‌پرسد .او فرصت‌ها را توصیف نمی‌کند و از این گذشته آن‌قدر حرف می‌زند که به سرعت باعث ناراحتی شما شده و شما مکالمه را تمام کنید .

یک فروشنده حرفه‌ای اثربخش ، باتجربه می‌آموزد که مستمعین خود را مجذوب کند . اولین کار فروشنده حرفه‌ای اثربخش طی یک ملاقات خواه مستقیم ، تلفنی یا حتی یک برخورد کوتاه ، سؤال کردن از مشتری است .

– طرح سوالات برای یافتن اطلاعات مفید کشف نشده‌ای مانند رفتار خریدار، معیارهای تصمیم‌گیری ، بودجه‌ها ، زمان‌بندی ، رقابت و غیره  …. مفید هستند . این‌ها اطلاعاتی هستند که به طور عادی از مشتری دریافت نمی‌شود و این اطلاعات برای یک فروشنده حرفه‌ای اثربخش بسیار لازم است .

مهم‌تر از این ، سوالاتی که توسط فروشنده‌ای حرفه‌ای پرسیده می‌شود باید سوالاتی باز  باشند . سوالی مانند « آیا شما بودجه‌ای برای انجام این کار در نظر گرفته‌اید ؟ » به شما یک جواب «بله» یا «نه» می‌دهد .

یادآوری می‌کنم که هدف از سوال کردن جذب مشتری برای صحبت کردن است . یک فروشنده حرفه‌ای اثربخش تاثیر گذار از مشتری یک سوال بازمانند سوال زیر می‌پرسد : « اگر شما بودجه‌ای برای این کار داشتید مقدارش چقدر می‌بود و چه زمانی امکان دارد که این بودجه را خرج کنید ؟ » به‌این‌ترتیب به مشتری فرصت فکر کردن در مورداستفاده از این محصولات و میزان هزینه‌ای که برای آن می‌پردازد را می‌دهید . از طریق بازنگری درسوالاتتان ، مشتری اطلاعات بیشتری ارائه می‌دهد و زمینه را برای یک فروش حرفه‌ای آماده می‌کنید تا سوالات تعیین‌کننده بیشتری که ممکن است منجر به کشف ایرادات فروش شود ، مطرح گردد.بالاخره ، فروشنده توانایی کشف موارد بیشتری از رفتار بعدی، خواست‌ها و نیازهای خریدار را می‌یابد.

 

۳- شرح نیازها و خواست‌های مصرف‌کننده

برای تحقق فروش راه‌ها و مراحل مختلفی وجود دارد، هرچند که مهم‌ترین آن درک خواست‌ها و نیازهای خریدار است . برای فروش هر چیزی به هرکسی ، یک فروشنده حرفه‌ای اثربخش و کارآمد باید از مشتری بپرسد چرا این کالا را می‌خواهد یا چرا ممکن است به آن نیاز پیدا کند.

بسیاری از مشتریان من گفته‌اند که نیروهای فروش بسیاری در دست دارند، اما در انجام کسب‌وکارها اثربخش نیستند . با تجزیه‌وتحلیل درمی‌یابیم که  نمایندگان فروش برای انجام کار هیجان و شور کافی را دارند . به قدری خود را درگیر توضیح دادن درمورد محصولات کرده اند که سوال پرسیدن از مشتری رافراموش می کنند . به این ترتیب نه تنها تمرکز برمشتری بر هم  می ریزد بلکه در نظر گرفتن خواستها و نیازهای مشتری نیز به فراموشی سپرده می شود .بدون شناخت نیازها ، امکان فروش چه چیزی وجود دارد ؟

در این مرحله ، راه حل این است که تعدادی زیادی سوالات باز تهیه کنید که معرف محصوب یا خدمت شمابه صورت یک مکالمه دو جانبه باشد. درست است که این شیوه زمان بیشتری می برد اما زمانیکه شما هنر کامل پرسیدن را یادبگیرید، در آن زمان می توانید سوالاتی را که تاکید بر نیاز ها وخواستها دارند فرموله کنید . وقتی این فرایند انجام پذیرفت متوجه افزایش میزان فروش خود خواهید شد .

سخن آخر درمورد نیازها وخواستها این است که خریداران همچنین به دلایل شخصی و یادلایل حرفه ای از شما خرید می کنند. به یاد داشته باشید که ازخود بپرسید که مشتری به کدام دلیل خرید می کند ؟ آیا به دنبال دستیابی به اهداف کاری خود هستند ویا شاید از خرید خودتنها یک رضایت شخصی را دنبال می کنند.همانطور که شما درمسیر طرح سوالات خود پیش می روید سعی کنید آنچه راکه من حقیقت خرید (truth  of purchase) نامیده ام ، بیابید.

 

۴- توانایی برقراری ارتباط نزدیک با مشتریان

بدون شک ، برقراری رابطه با مشتری یک امر حیاتی و واجب است . افراد تمایل دارند که با دیگران رابطه برقرار کنند .آنها تمایل به خرید اینترنتی آن هم درمقادیر بالا ندارند زیرا آنها می خواهند به وجود یک انسان اعتماد کنند . اگر روابط خوبی با مشتریان دارید قادر خواهید بودکه پنج ، ده و یا پانزده سال آنها را مشتری خود نگه دارید . به روابط با یک مشتری به عنوان سرمایه گذاری مادام العمر بنگرید . زمانی که ما برای مشتری یک مشاور باشیم نه فقط یک فروشنده ، می توانیم یک فرآیند فروش مناسب رانیز بوجود آوریم .

 

۵- توانایی فوق العاده در فروش

فروش یک فرآیند متغیر است . یک روز مساعد و روز بعد نامساعد است . هر روز تجربه ای جدید و چالش های جدید و حادثه های جدید را به همراه دارد . برای اینکه یک فروشنده حرفه‌ای اثربخش و کارآمد باشید ابتدا باید انعطاف پذیر بوده و خود را مطابق با تغییرات تطبیق دهید. هر فرصت تماس یا معرفی ساده ای ، یک سوال جدید و یا  حتی ممکن است آموزشی تازه را در برداشته باشد . به مشتریان خود به چشم یک آیینه بنگرید که رفتار شما را تقلید می کند . اگر شاد باشید ، شاد می شوند و زمانیکه ناراحتید ، آنها هم ناراحتند.

از زمان اولین روز کارم درهر قرار ملاقات یک آیینه جیبی کوچک همراه خودم می برم . قبل از صحبتم درآیینه نگاه کرده ومطمئن می شوم که شادم یا درحالت طبیعی قرار دارم . به حالات صورتم و درصورت امکان به وضع بدنم توجه می کنم . با القاء کردن یک گرایش و رفتار مثبت و یک وضعیت خنثی برای مشتری این امکان را فراهم می کنم که احساس راحتی کرده و اجازه نمی دهم که متوجه برخی ناراحتیهای شخصی من شود. من برخواستها ونیازهای آنها و رضایتشان ازکالای من و خدماتی که شخصاً به آنها ارائه می کنم ، تمرکز می کنم .

 

۶-اصولی که باید بدانید

آگاهی از مشتری ،‌کالا،‌ موضوعی که در برخورد با مشتری یا مشتری بالقوه می خواهید درمورد آن صحبت کنید ، رقبا ، بازار و شرایطی که بازار را احاطه کرده است ، سوالاتی که می خواهید  بپرسید ، ایراداتی که وارد است ، عوامل اصلی که باعث می شود تا مشتری به شما « بله » بگوید و نهایتاً محدودیتهای خودتان ، برای یک فروش موفق لازم است . شما باید بدانید که با چه چیزی می توانید برخورد کنید و با چه چیزی نمی توانید . هرگز دروغ نگویید ، هرگز تقلب نکیند ، به هیچ وجه از تعهدات خود شانه خالی نکنید . برای موفق شدن باید بدانید چقدر می توانید دور بروید واین دانش براساس میزان شناخت شما از کالا و مشتریتان است . بدون دانستن این موارد تنها صدایی که همیشه خواهید شنید « نه » خواهد بود.

 

۷- درستکار و مشتاق

به کاری که انجام می دهید عشق بورزید . کالایی راکه می فروشید و کسانی را که در جریان فروش با آنها همکاری دوست بدارید. اگر اینگونه نباشید بهتر است که کارتان را رها کنید. اگر چیزی راکه می فروشید دوست نداشته باشید ، مشتریانتان فکر شما را خواهند خواند و باخود فکر می کنند چرا باید از کسی بخرم که راجع به چیزی که می گوید یاکاری که انجام می دهد هیچ احساسی ندارد؟ انرژی و شوق شما در هر صحبت و ملاقاتی اثر گذار است . اگر راجع به کارتان بی احساس باشید سوالات درست و بجا را نمی پرسید ، نشانه های فروش را نمی  یابید ، تنها ایرادات را می شنوید و مهمتر از همه این که هیچ پولی بدست نمی آورید.

اکنون چه کاری برای پیشرفت خود می توانید بهترین باشید . مشتریتان رابشناسید ، خواستها و نیازهایش را تعیین کنید  ، و برای کمک  به آنها برنامه ریزی کنید با انجام این کارها مشتریان به شما برای همیشه اعتماد می کنند همچنین برنامه ای برای پیشرفت دائم خود داشته باشید ، اهداف بزرگتر و بهتری برای خود تعریف کنید ، به راههای جدید خدمت کرده به مشتری فکر کنید و در مورد چگونگی برخورد باچالشهای روزانه خود تدابیر بهتری بیندیشید.

منبع : selfgrowth.com

 

مطلب مرتبط :

مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد

نوشته هفت رفتار موثر فروشنده حرفه‌ای اثربخش اولین بار در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT. پدیدار شد.



from تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT https://ift.tt/2NC0SvE

۱۳۹۷ شهریور ۱۷, شنبه

بهترین اقدامات برای نجات کسب و کار در شرایط بحرانی و رکود اقتصادی کشور

برنامه‌ استمرار کسب و کار در شرایط بحرانی

در شرایط بحران اقتصادی و رکود بازار ، تقریبا ۹۵% سوالاتی که از مشاور مدیریت پرسیده می‌شود با عنوان زیر است :

  • کسب و کارموفق در دوران رکود
  • بهترین کسب و کار در شرایط فعلی
  • کسب و کار در شرایط رکود
  • چگونه ازبحران مالی خارج شویم
  • بهترین کار در زمان رکود بازار
  • بهترین شغل در زمان رکود اقتصادی
  • کاسبی در زمان رکود
  • مشاغل‏ ‏دوران‏ ‏رکود
  • بهترین شغل در زمان جنگ
  • بهترین شغل در زمان تحریم
  • کسب وکار موفق در دوران رکود
  • فروش در زمان رکود
  • بازاریابی در دوران رکود اقتصادی
  • رکود باز ارایران
  • افزایش فروش در زمان رکود
  • راهکارهای فروش در شرایط رکود
  • افزایش فروش در شرایط رکود بازار
  • مشاغل‏ ‏دوران‏ ‏رکود
  • بازاریابی در دوران رکود اقتصادی
  • بهترین شغل در زمان رکود
  • بازاریابی در شرایط رکود

اگر این عناوین فوق را بررسی نماییم ، خواهیم دید که همه این سوالات ناشی از عدم اطمینان از شرایط آتی بازار است. صاحبان کسب‌وکار از وجود یک بحران آگاهند و به دنبال پیدا کردن راهی برای حداقل نمودن آسیب‌ها مرتبط با آن هستند.

• کسب و کار موفق در دوران رکود • بهترین کسب و کار در شرایط فعلی • کسب و کار در شرایط رکود • چگونه از بحران مالی خارج شویم • بهترین کار در زمان رکود بازار • بهترین شغل در زمان رکود اقتصادی • کاسبی در زمان رکود • مشاغل‏ ‏دوران‏ ‏رکود • بهترین شغل در زمان جنگ

ابتدا باید بحران را تعریف و سپس ارائه بهترین اقدامات برای نجات کسب و کار در شرایط بحرانی و رکود اقتصادی کشور بپردازیم.

 بحران چیست ؟

بحران رویدادی است که به صورت ناگهانی رخ می‌دهد و باعث می‌شود که برای فرد، گروه و یا یک جامعه  شرایط خطرناکی به وجود آید . معمولا این شرایط خطرناک ناپایدار است و در بازه زمانی مشخصی از بین رفته و یا بسیار کم می‌شود. این بازار زمانی می‌تواند یک ثانیه یا چند دهه باشد. برای از بین برندن بحران نیاز به برنامه و اقدامات مهم و فوری است که در غالب فعالیت‌های مدیریت بحران بیان می‌شود.

مدیریت بحران

مدیریت بحران Crisis Management مجموعه‌ای از برنامه‌ها و اقدامات موثر به منظور کاهش روند، کنترل و رفع بحران است.

بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین اقدام در مقابل بحران

  بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین اقدام در مقابل بحران ، نادیده گرفتن بحران است .

اولین گام در مواجه با بحران

 اولین گام در مواجه با بحران ، اعتراف به وجود بحران و اعلام نیاز به کمک سایرین برای مقابله با بحران است. فردی که ادعا نماید که به تنهایی می‌تواند در مقابل تمام بحران‌های یک سازمان یا جامعه بایستد ، شجاع نیست بلکه بسیار احمق است.

در سال‌های اخیر که میزان و شدت بحران‌های مالی و اقتصادی کشور در اثر تحریم‌های بین‌المللی بسیار زیاد شده است.بسیاری از رندان سعی به برگزاری دوره‌ها و سمینارهایی در جهت کمک به جیب خود می‌نمایند و از بحران صاحبان و کسب‌وکار را به فرصتی برای خود تبدیل می‌نمایند. در بین سوالاتی که از ما پرسیده می‌شود ، این موارد بسیار جالب بود :

  • بهترینشغل در زمان جنگ
  • بهترینشغل در زمان تحریم
  • کسب وکار موفق در دوران رکود
  • کاسبیدر زمان رکود
  • بهترینکسب و کار در شرایط فعلی

پاسخ ما البته به طنز این بود : برگزاری دوره‌ها و سمینارهایی آموزش مواجه به بحران با ارائه تندیس/ مدرک رسمی

جالب آنکه در این دوره‌ها و سمینارها در خصوص هر چیزی بحث می‌گردد ، جز خود بحران . سخنرانی از سوئیس آورده‌اند تا در خصوص کسب‌وکار در شرایط تحریم صحبت نماید . آن هم از کشوری که سکه‌های ضرب شده سال ۱۹۰۹ ، ارزش خود را حفظ کرده است. این چنین افرادی اصلا نه با نوع کسب‌وکار در ایران و نه با شرایط تحریم آشنا نیستد. اصلا نمی‌دانند ، دلار حواله‌ای چیست. اصلا اطلاع ندارند که ارز دولتی چیست .

 بهترین کارها برای نجات کسب و کار در شرایط بحرانی و رکود اقتصادی

  1. تا جای ممکن نقدی کار نمایید و یا بازه زمانی بازپس‌گیری وجه خود را بسیار کوتاه نمایید
  2. وام نگیرید و برای خود بدهی ایجاد نکنید.
  3. قرض ندهید ، زیرا احتمال سوخت شدن ، پول شما بالا است.
  4. با مشتری کنونی خود ارتباط موثر و بهتری برقرار سازید و سعی نمایید که برخورد خود را بهتر نمایید . حفظ مشتری کنونی در این دوران بسیار با اهمیت است.
  5. به دنبال مدیریت هزینه باشید ، باید مراکز هزینه در کسب‌وکار خود را پیدا نموده و جاهایی که پول از آن نشت می‌نماید را ترمیم نمایید. منظورمان خصیص بودن نیست ، منظور درست مصرف نمودن منابع است.
  6. در گرفتن اسناد و مدارک در خصوص تضمین پرداخت وجه و یا فروش کالا سخت‌گیرانه‌تر عمل نمایید.
  7. برای کارکنان سازمان در خصوص شرایط بحرانی موجود در کشور ، بازار و سازمان خود صحبت نمایید اما نباید آنان را ناامید سازید.
  8. دوران بحران ، دوران بریزوبپاش نیست.
  9. در زمان بحران اقتصاد و مالی ، سعی کنید تا جای ممکن، سازمان را کوچک نگه دارید و دست به استخدام‌های غیرضروری نزیند . اصطلاحا به دنبال امپراتوری سازی نباشید. برای یک مدیر نادان ، تعداد پرسنل ، نشان قدرت است
  10. با نیروی انسانی نزدیک شده و با آنان صمیمی‌تر شوید.
  11. عادت مشتریان برای خرید تغییر مینماید . زیرا بخش بیشتری از بودجه خود را صرف کالاهای اساسی و مهمتر نموده و کمتر به خرید محصولات تزئینی و یا غیر ضروری تمایل دارند . باید خود را با این تغییر تطبیق دهید.
  12. عناصر آمیخته بازاریابی خود را مجددا بررسی نمایید. آنها را با شرایط بازار به روز رسانی نمایید.
  13. محصولات ضعیف را از خط تولید خارج نمایید. در دوران بحران اقتصادی مصرف کنندگان تمایل به استفاده از کالاهای بادوام دارند.
  14. قیمت گذاری بسیار حساس میگردد. اگر در زمان بحران ، قیمتها را اگر تغییر دهید ، با تغییر مجدد آن بعد از بر طرف شدن بحران ، ممکن با مقاومت بازار روبرو شوید.
  15. روی کیفیت تبلیغات خود را متمرکز نمایید.
  16. برای مقابله با بحران ، اگر نیاز به تعدیل نیرو دارید ، از واحد فروش شروع نکنید.
  17. روش‌های کم هزینه‌تر برای بازاریابی و فروش را از مشاوره بازاریابی بپرسید.
  18. از مشاورین کم تجربه به صرف اینکه حق‌الزحمه مشاوره آنان کمتر است ، استفاده ننمایید. حق المشاوره بالا یا داشتن کراوات و یا داشتن ماشین گرانقیمت ، نیز به معنای حرفه‌ای بودن مشاور نیست.
  19. اگر تعداد محصولات موجود در انبار کم است ، بین نمایندگان فروش ، با آنانی ادامه دهید که شانس سوخت شدن پولتان کمتر است.
  20. تعطیل کردن شرکت خود یک راه مقابله با بحران است. اگر نیاز بود ، حتما به عنوان یک گزینه در گوشه‌ای از ذهن آن را نیز داشته باشید. بقا در بازار به هر قیمت ، کار افراد نادان است.
  21. به فکر کشف بازارهای جدید باشید ( درون کشور یا خارج از کشور ) . مثلا اگر مشکل دریافت پول وجود نداشته باشد، صادرات می‌تواند گزینه مناسبی باشد.

نکات اصلی و مهم مدنظر را بیان نمودیم . آیا این نیاز به شرکت در همایش داشت ؟ تصمیم گیری برای کشف بهترین اقدامات برای نجات کسب و کار در شرایط بحرانی و رکود اقتصادی کشور از خلاقیت خود شما و مشورت حاصل می‌گردد. در دوران بحران به دنبال چشم و هم چشمی نباشید.  در دوران بحران اقتصادی مشتریان از دو بعد آسیب دیده اند : بعد روانی و بعد اقتصادی

ناامنی شغلی بسیار بالاست و تمام صحبتها پیرامون نرخ ارز و طلا ، مسکن ، هزینه تحصیل و ازدواج است. افراد به دنبال کار و تلاش بیشتر برای پر کردن افت ارزش پول خود هستند تا بتوانند زندگی خود را حداقل در سطح قبلی نگه دارند و از خرید لذت قبل را نمیبرند. همه خریدها به علت نیاز آن لحظه نیست ، بلکه از ترس کمبود و یا نبود آن در آینده است. پس خریدها شکل سرمایه ایی و در جهت کاهش ریسک فقدان انجام میشوند.

مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد

نوشته بهترین اقدامات برای نجات کسب و کار در شرایط بحرانی و رکود اقتصادی کشور اولین بار در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT. پدیدار شد.



from تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT https://ift.tt/2wSiJVu

۱۳۹۷ شهریور ۱۵, پنجشنبه

مدل داگمار در تبلیغات DAGMAR – مدلی جهت ارزیابی اثربخشی تبلیغات

مدل داگمار DAGMAR

مدل داگمار نتیجه تحقیق انجمن ملی تبلیغات ANA است که خاطر نشان می‌نماید که تبلیغات برای دستیابی به اهداف مشخصی است و تبلیغات متفاوت به منظور دستیابی به اهداف متعدد صورت می‌پذیرد.

مدل داگمار  :  DAGMAR  : Defining Advertising Goals for Measured Advertising Responses مدل داگمار  : تعریف اهداف تبلیغاتی برای ارزیابی پاسخگویی به تبلیغات

DAGMAR  : Defining Advertising Goals for Measured Advertising Responses

مدل داگمار  : تعریف اهداف تبلیغاتی برای ارزیابی پاسخگویی به تبلیغات

وظیفه تبلیغات به صورت ساده و مشخص عبارت است از برقراری ارتباط  و انتقال اطلاعات به مخاطبی مشخص که به دنبال ایجاد یک چهارچوب ذهنی برای مخاطب و وادار نمودن وی به عمل خاصی است. موفقیت یا شکست تبلیغات ، به اینکه چگونه اطلاعات به صورت جذاب به مخاطب در زمان مناسب و با هزینه معقول منتقل گردد، کاملا بستگی دارد. پس وظیفه تبلیغات ، وظیفه برقرار ارتباط با مخاطب خاص است برای اثرگذاری بر وی در یک دوره زمانی خاص است.

 

هفت ویژگی مدل داگمار

۱-    اهدا ف تبلیغات ، اهدافی ارتباط هستند

تبلیغات تنها یکی از اجزاء آمیخته بازاریابی Marketing Mix همه شرکت‌ها است. بنابراین در تمام شرایط یک هدف مشخص برای تبلیغات ، رسیدن به اهداف ارتباطی است.

۲-  اهداف باید نوشته شده باشد

مدل داگمار بیان می‌نماید که اهداف تبلیغات باید به صورت شفاف نوشته شده باشد تا همه افراد از کارهایی که در حال انجام شدن است ، آگاه باشند.

۳- تبلیغات باید بر اساس اثربخشی و تعداد مواجه ارزیابی گردد

در مدل داگمار ، اینکه چه تعداد از  افراد باید یک تبلیغ مواجه شده‌اند ، اصلا مهم نیست، مهم نیست که اعداد نجومی هستند یا خیر . در مدل داگمار مهم این است که آیا اهداف ارتباطی از پیش تعیین شده ، حاصل شده است یا خیر .

۴-  تبلیغات از طریق سلسله‌مراتب اثرات ارتباطی عمل می‌کند

مدل داگمار در رابطه با سطوح سلسله‌مراتب و ارتباط آن‌ها در طول زمان در پاسخ به فعالیت‌های تبلیغاتی سازمان ، بسیار مشخص است. یک سری از گام‌های ذهنی وجود دارد که از طریق آن یک نام تجاری باید صعود نموده و ارتقاء یابد تا مورد پذیرش واقع گردد . فردی ممکن است شروع به معرفی یک برند در بازار نماید. وظیفه اولیه برنداین است که با افزایش آگاهی از برند ، برند به یک سطح بالاتر در سلسه مراتب دست یابد.

مدل داگمار در تبلیغات DAGMAR - مدلی جهت ارزیابی اثربخشی تبلیغات

مدل داگمار در تبلیغات DAGMAR – مدلی جهت ارزیابی اثربخشی تبلیغات

گام اول این است که برند در خصوص خود به مخاطبین هدف ، چیزهایی بیاموزد. مثل شخصیت برند ، القاء تداعیات برند مد نظر و احساسات. برند باید بیان نماید که از کدام نقطه نظرات با سایر رقبا متفاوت است. چه کسی از این نقاط قوت ، سود می‌برند . در حالت ، مخاطب ناآگاه را به سوی آگاهی می‌برد.

گام بعدی گام درک است که ضمیمه ساز متقاعدشدن و عمل نهایی ( خرید ) مخاطب است. مرحله عمل نهایی شامل اقدامات ناگهانی در بخشی از خریداران است، مانند تصمیم به خرید از یک نام تجاری برای اولین بار، بازدید از یک نمایشگاه یا درخواست اطلاعات است .

تشریح عناصر مدل داگمار :

  • Unawareness ناآگاهی، ناگاهی از وجود برند و یا خدمات و محصولات
  •  Awareness آگاهی، آگاه نمودن مشتری احتمالی از وجود برند و یا خدمات و محصولات
  • Perception  درک ، کمک به مشتری به تفسیر معنی و مفهوم کالا، ایده، کاربرد و روش استفاده از محصول و درک صحیح از آنان
  • Convincing متقاعد کردن، تلاش برای ایجاد علاقه و اشتیاق به خرید در مشتری و رفع ابهام و پاسخگو به پرسش‌های وی
  • Action عمل نهایی یا مرحله خرید، تصمیم نهایی خریدار تحت تأثیر شیوه برقراری ارتباط با وی برای معرفی ویژگی‌های کالا یا خدمت
  • پیش از انتخاب رسانه ، وجود یک برنامه تبلیغات خلاقانه ضروری است

هنگامی‌که در شروع تصمیم‌گیری برای تبلیغات به نوع رسانه فکر می‌کنید و بعد سایر موارد مرتبط به تبلیغات ، مشخص است که تعداد مواجه برای شما از نتیجه و اثر کمپین تبلیغاتی برای شما اهمیت بیشتر دارد . تصمیم‌گیری استراتژیک یا تصمیم‌گیری خلاقانه در خصوص نوع پیام  تبلیغ ، همیشه در ارتباط مستقیم با اثری است که قصد دارید از طریق برقراری ارتباط بر مخاطب خویش بگذارید. بنابراین تصمیم‌گیری خلاق باید ابتدا رخ دهد.

  • معیارهای ارزیابی باید قبل از اجرای کمپین تعریف شوند

در مدل داگمار ، روش تحقیق خاصی برای اندازه‌گیری اثربخشی تبلیغات پیشنهاد می‌شود که شامل تعیین معیارهای مرتبط با هدف کمپین تبلیغاتی ، پیش از شروع و سپس اندازه‌گیری انحراف این کمپین از معیارها از پیش تعیین شده که نشان دهند اثربخشی ارتباط است.

  • معیارهای خاصی باید تعیین شود

تعریف معیارهای ارزیابی غیرممکن است مگر آنکه اهداف به طور خاص از نظر اندازه‌گیری عملیاتی مشخص و دسته‌بندی‌شده باشند. این به این معنی است که تبلیغات باید بخش خاصی از بازار را هدف گیرد، دوره‌های زمانی خاصی را مد نظر داشته باشد، و دوباره با توجه به درصد دستمزد در یک دوره زمانی خاص مشخص شود.

مثال : شرکت تولید جوراب شلواری زنانه  
بازار ۶۵۰ هزار زن در طول روز جوراب شلواری می‌پوشند
اهداف بازاریابی ۱۲۰۰ نقطه فروش برای فروش ۱۵ میلیارد تومان در مدت ۳ سال
اهداف تبلیغاتی ۱-    افزایش آگاهی از برند تا ۶۰% در مدت یک سال

۲-    پیام تبلیغاتی : ضد خستگی و تاثیر بر زیبایی پا در طی یک سال

مثال :  شرکت تولید وسایل الکتریکی
بازار ۷ میلیون نفر مشتری بالقوه
اهداف بازاریابی افزایش تعداد نمایندگی‌ها برای فروش ۹ میلیارد به ۴۰۰ نقطه در کشور در مدت ۲ سال
اهداف تبلیغاتی افزایش آگاهی از برند تا ۶۰% در مدت یک سال

داگمار دارای دید وسیع و نفوذ بالا است. نکات مرتبط با مدل داگمار با شور و شوق بالایی توسط طیف گسترده‌ای از محققان حوزه تبلیغات و توسط آژانس تبلیغاتی و همچنین در چندین شرکت بزرگ مانند جنرال موتورز پذیرفته شده است.

مدل داگمار از نکات زیر مورد انتقاد قرار می‌گیرد :

  1. برخی معتقدند که هر یک از عناصر ارتباطی بازاریابی باید با توجه به اثرگذاری بر فروش سازمان مورد ارزیابی قرار گیرد، به جای اینکه هدف تقریبا متوسط باشد، اندازه‌گیری شود ، به جای اینکه به عنوان یک عامل میانی غیر اصلی مدنظر قرار گیرد.
  2. مشکلات اجرای ذاتی در مدل داگمار باعث می‌گردد که بسیاری به استفاده از آن تمایل نداشته باشند. تهیه چک لیست به بیان جزئیات کافی برای اجرای این رویکرد کمک نمی‌کند.
  3. مشکلات مفهومی و اندازه‌گیری ، از خصوصیات روش داگمار است.
  4. بر طبق نظر منتقدان، تنها معیار مربوط به اهداف تبلیغاتی، فروش است. اما بسیاری از تبلیغ‌ها هرگز نمی‌توانند افزایش فروش را به دنبال داشته باشد یا نمی‌توانند به اندازه لازم آن را افزایش دهد، اما فقط قادر به دستیابی به اهداف ارتباطی هستند. تبلیغات تنها زمانی موثر است که مصرف‌کنندگان را به خرید متقاعد نماید.
  5. به مدل داگمار حمله و انتقاد فراوانی می‌شود . آنان معتقدند که این مدل  فقط برای سازمان‌های بزرگ قابل اجرا است و برای سازمان‌های کوچک امکان پذیر نیست. تعیین اهداف مشخص، نوشتن و بررسی معیارهای قابل‌اندازه‌گیری، یک برنامه مدیریتی و تحقیق بسیار گران و سخت را پیشنهاد می‌نماید.

 

مطالب مرتبط :

مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد

نوشته مدل داگمار در تبلیغات DAGMAR – مدلی جهت ارزیابی اثربخشی تبلیغات اولین بار در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT. پدیدار شد.



from تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT https://ift.tt/2NnfSNC

اخبار مدیریت و تجارت