۱۳۹۴ شهریور ۵, پنجشنبه

10 نوع متفاوت از مدیران فروش - مدیریت فروش آفتاب پرست

نوشته شده توسط دکتر سیدرضا آقاسیدحسینی on 

تیم مشاوران مدیریت ایران :


سوال بسیاری از مدیران عامل در خصوص استخدام و یا ادامه همکاری با مدیریت فروش خود، تقریبا یکسان است : مدیر فروش باید چه خصوصیات اخلاقی و عملکردی داشته باشد ؟

تاکنون با مدیران فروش بسیاری از شرکت‌های داخلی و خارجی به‌صورت مستقیم همکاری داشته‌ام و این تجربه موجب شده است که بتوانم مدیران فروش انواع متفاوت دسته‌بندی نمایم.

انواع مدير فروش آفتاب پرست

 
در ادامه به 10 نوع متفاوت از مدیران فروش اشاره و خصوصیات آنان را تشریح خواهم نمود.
 
1- مدیر فروش سیاستمدار :
در نظر رئیس، بهترین فروشنده است. بیشتر به دنبال زبان‌بازی و چاپلوسی مدیران عالی است تا به فکر کمک به تیم فروش برای افزایش سطح فروش سازمان.

2- مدیر فروش رامبو :
یک تنها همه کار را انجام می‌دهد و در هر مذاکره فروش در خط مقدم است. در بستن قرارداد به تیم خود کمک می‌نماید. مورد احترام و تحسین تمام اعضای تیم فروش است.

3- مدیر فروش هیتلر منش :
تیم فروش خود به‌صورت دیکتاتوری مدیریت می‌نماید. هر حرکتی در تیم را زیر نظر مستقیم و نزدیک خویش دارد. قادر به انجام کارهای محوله خود است اما مخالف خواسته دیگران است.


4- مدیر فروش مربی :
نقاط ضعف و شکاف‌های مهارتی هرکدام از اعضای تیم فروش را شناخته و در جهت افزایش این مهارت‌ها به آنان کمک می‌رساند. یکی از دغدغه‌های وی وضعیت لباس و موهایش است .
 مديرفروش مربی
5- مدیر فروش شوخ‌طبع :
همه‌چیز را از کانال شوخی و طنز پیش می‌برد. اما باید وی را بسیار جدی بگیرید. بسیار تلاش می‌کند تا همکاری خوبی برای همکارانش باشد و به آنان عشق می‌ورزد. سوءاستفاده از اخلاق وی، بزرگ‌ترین اشتباه است.


6- مدیر فروش شانه بالا :
اگر اشتباهی صورت پذیرد، حتما مقصر او نیست یا مشکل از شماست یا دیگری و شانه‌هایش همواره به نشانه بی‌اطلاعی بالاست. هر نوع عذر و بهانه که بخواهی در جیب دارد.


7- مدیر فروش ماکیاولی :
خیال‌باف و استاد تحریک و اثرگذاری بر دیگران است. به دنبال ایجاد رابطه ارباب و برده است. شاید در بستن یک قرارداد به شما کمک نماید اما مراقبت و حمایت از مشتری، در بین اولویت‌های نخست وی قرار ندارد. اما گرفتن پورسانت از وی در حد صفر است.


8- مدیر فروش تحلیل‌گر :
این مدیر فروش اعتقاد دارد که داده(داده‌های آماری) بر شواهد بصیری ارجح می‌باشد. فرم‌های مدیریت ارتباط با مشتری CRM یا هر جای دیگری که هست را با داده‌ها پرکنید.


9- مدیر فروش فضایی :
این مدیر فروش فقط اسمش مدیر فروش است. همواره خواب‌آلوده و در فضاست و هیچ‌کس نمی‌داند که واقعا او چه می‌کند، اما مطمئنا چیزی نمی‌فروشد.


10- مدیر فروش دموکرات :
این مدیر در مشارکت دادن دیگران در فرایند تصمیم‌گیری خویش بسیار باز عمل می‌کند. در غالب موارد باانگیزه بسیار بالا به دنبال کمک به تیم فروش است.


- باید بگویم که هیچ‌یک از مدیران فروش بالا به‌تنهایی خوب نیستند. بلکه مدیر فروش آفتاب پرست گونه که مانند آفتاب‌پرست نسبت به موقعیت پیش رو، خود تغییر دهد، برای سازمان مناسب است.
انواع مدير فروش آفتاب پرست
مدیر فروشی که مربی، دموکرات و کمی هم هیتلرمنش باشد خوب است. اصطلاحا مدیر فروش باید چندبعدی باشد.
بهترین مدیر فروش کسی است که سبک مدیریت خود را با موقعیت پیش روی خویش، همخوان نماید.
بر اساس تجربیاتم، بیشتر مشکلات سازمان‌ها با مدیریت فروش، ناشی از عدم انعطاف مدیر فروش در مواجه به اتفاقات پیرامونی است. بسیاری از این مدیران فروش غیر منعطف و تک‌بعدی، دائم در حال تغییر محل کار خود هستند، تا نهایتا محلی را پیدا نمایند تا بر خصوصیت مدیریتی آنان منطق بوده و آن‌گونه که راحت‌ترند، مدیریت نمایند.
حال‌آنکه مدیران فروش چندبعدی در هر نوع سازمانی قادر به کار بوده و نظام مدیریت فروش سازمان را متحول خواهند نمود.
با ورود این نوع از مدیران فروش به سازمان، اعضای تیم فروش (در بلندمدت) به دنبال راهکاری برای رفتن از آن سازمان خواهند بود.

منبع : 

10 نوع متفاوت از مدیران فروش - مدیریت فروش آفتاب پرست

۱۳۹۴ مرداد ۲۹, پنجشنبه

پنج کاری که میلیاردرها برای رسیدن به موفقیت انجام می‌دهند

تیم مشاوران مدیریت ایران :
در تمام مدتی که در حال آموزش هستم، یک‌چیز برایم خیلی مهم بوده : چگونه دانشجویان و کارآموزانم را به یک میلیارد موفق تبدیل نمایم. در چند مورد بسیار موفق بوده‌ام و حالا قصد آن دارم تا هر چیزی که آموخته‌ام و در این افراد دیده‌ام با شما در میان گذاریم.
اما باید خاطرنشان نمایم که پیش از شروع به آموزش به دانشجویانم، ابتدا به سراغ مطالعه زندگی تعداد زیادی از میلیاردهای دنیای کسب‌وکار رفتم. اما نه‌فقط برای اینکه در مورد میزان ثروت آنان آمار و اطلاعات جمع‌آوری نمایم، بلکه در خصوص روش مدیریت ثروت و تولید ثروت از سرمایه در دسترس خود، اطلاعاتی مناسبی کسب نمایم.
Spreading the wealth: Billionaires (l-r) Warren Buffet, Oprah Winfrey, Bill and Melinda Gates, Pete Peterson, Leon Black, Jon Bon Jovi, Marc Benioff, David Rubenstein, Steve Case, Laura Arrillaga-Andreessen and Marc Andreessen

و حالا قصد به اشتراک گذاشتن این اطلاعات را با شما دارم. امیدوارم که برای شما مفید باشد و بدانید که برای به‌کارگیری از این نکات، مهم نیست که در چه سطحی از درآمد یا موقعیت مالی هستید.
1- میلیاردها سخت کار می‌کنند.
خیلی از مردم فکر می‌کنند که تنها راه برای موفقیت، برنده شدن بلیت بخت‌آزمایی (لاتاری) آنان است، ولی خبر بد آنکه نتایج تحقیقات نشان داده است که 90 درصد برندگان لاتاری در حد 5 سال بعد از برنده شدن خود به جایگاه مالی پیشین خود برگشته و همه پول خود را خرج نموده‌اند.
میلیاردرها آموخته‌اند که راه میانبری برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد. بنابراین، با سخت کار به اهداف خود دست میابند.
من نیز، کسب جایگاه کنونی خود (هرچه که هست) را ناشی از تلاش و کوشش خویش میدانم.
زمانی که در دوران دبیرستان برنامه‌نویسی وب‌سایت را شروع نمودم، نه مربی و نه سرمایه و نه حتی یک کتاب وجود داشت، اما تلاش و پشت‌کار زیادی داشتم. به‌جای بیرون رفتن با دوستان و یا بازی با ویدیو گیم ها، ساعت‌ها جلوی کامپیوتر در حال آزمون‌وخطا کردن برای کد نویسی بودم و سرانجام اولین سفارش طراحی یک وب‌سایت را بعد از 3 سال گرفتم. شاید خیلی دیر بود اما سرانجام اتفاق افتاد.
اما بعد از تجربه شغل‌های مختلف نهایتا به جایگاهی رسیدم که روزگاری آرزوی آن را در سر داشتم و همه آن ناشی از عدم ترس از کار سخت میدانم.
2- میلیاردها بر کار خود تمرکز دارند.
فقط تلاش زیاد، سبب موفقیت نمی‌شود. باید تمام تلاش خود برای دستیابی به یک هدف صحیح و مشخص متمرکز نمایید. 
یادتان هست که با ذره‌بین برگ‌های خشک را می‌سوزاندیم ؟ زمانی برگ شروع به سیاه شدن و دود کردن می‌نمود که قطر لکه نور بسیار کوچک می‌شود . به این معنا که تمرکز نور در یک نقطه به حداکثر خود می‌رسید.
آیا تاکنون با فردی که در یک کسب‌وکار میلیاردر شده و ناگهان آن را رها کرده باشد و به سراغ کار دیگری برود، برخورد داشته‌اید ؟
همه ما می‌خواهیم که میلیارد شویم، اما افرادی که یک مسیر را نمی‌توانند انتخاب و بر کار خود تمرکز ندارند، هرگز میلیارد نمی‌شوند.
3- میلیاردها به ریسک‌ها توجه می‌نمایند.
 سرمایه‌گذاری در بازارهای بورس بین‌المللی یکی از بهترین فرصت‌های برای تولید سرمایه است. موانع ورود بازار بسیار کم و اگر قوانین را به‌درستی بیاموزید، ریسک آن تقریبا پایین است.
هر رویکردی که برای کسب درآمد دارید، به ریسک‌ها احتمالی آن نیز بی اندیشید. این به معنای ریسک ناپذیری نیست بلکه به معنای تخمین ریسک‌های احتمالی است. برای این منظور باید دانست که چه میزان ریسک به ازای چه میزان درآمد به وجود می‌آید.
اگر میزان ریسک بیش از میزان درامد باشد، حتما از آن حذر نمایید. اما اگر برعکس باشد، شاید فرصت مناسبی پیش‌آمده است.
4- میلیاردرها بخشنده هستند.
درسی که می‌توان از یک میلیارد مانند بیل گیتس و وارن بافت (سهام‌دار ولز فارگو، شرکت کوکاکولا، آمریکن اکسپرس و آی‌بی‌ام ) گرفت، بخشندگی است.
بخشش پول شاید به میزان کسب آن باحال باشد.
من به‌تازگی به یک سازمان خیریه در آمریکا برای جمع‌آوری کمک برای بیماران سرطانی کمک نمودم. به تعداد زیادی از مدیرانی که می‌شناختم برای حضور در یک مسابقه خیریه دومیدانی عمومی ایمیل یا تلفن زدم تا در این مراسم شرکت نموده و پولی را اهدا نماییم. باید بگویم که حسم بعد از مشارکت در این امر، به چه میزان عالی بود. بعدازآن قرار شد که یک صندوق جمع‌آوری کمک نقدی در بین همین گروه از مدیران ایجاد نماییم تا هرساله به این مراسم مبلغی اهدا گردد.
5- میلیاردها هرگز متوقف نمی‌شوند.
این مورد یکی از مهم‌ترین خصوصیات افراد میلیاردر است.
میلیاردرها همواره به دنبال آموختن شیوه‌ای برای توسعه مهارت‌های خویش در جهت پیشرفت در حوزه کاری خود هستند. کتاب می‌خوانند، تماشاگر فیلم مستند هستند، مطالب آموزشی مطالعه نموده و با افرادی گفتگو می‌نمایند که دارای اطلاعاتی مناسبی باشند.
  • میلیاردرها از قدرت دانش، اطلاع دارند و برای دستیابی به آن از هیچ تلاشی فروگذار نیستند.
شما نیز در هر سطح درآمدی که هستید با دیدن ویدیوهای آموزشی، مطالعه گزارش‌های مالی و اقتصادی، مقالات مرتبط با مدیریت و تجارت، گفتگوی آنلاین با مدیران هم‌رده خویش و یا استفاده از مشاوران حرفه‌ای، سطح آگاهی خویش را بالا ببرید. دانش کسب‌شده از هرکدام از روش‌های فوق ارزشی بسیار بالاتر از هزینه پرداخت‌شده برای دستیابی به آن خواهد بود.
در پایان باید به از خود بپرسید که کدام‌یک از موارد فوق را در زندگی خویش مدنظر قرار داده‌اید ؟  
فقط بدانید که برای میلیاردر شدن باید به موارد فوق متعهد باشید.
منبع : 

پنج کاری که میلیاردرها انجام می‌دهند

تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

۱۳۹۴ مرداد ۲۳, جمعه

هفت نکته کلیدی در برندسازی ملی Nation Branding

نوشته شده توسط دکتر سیدرضاآقاسیدحسینی on .

تیم مشاوران مدیریت ایران :
در بحث مدیریت برند و فرایند برندسازی، پیش‌تر در خصوص برندینگ مکانی Place Branding مطلبی ارائه نموده‌ایم و آن را به سه دسته زیر تقسیم نمودیم :
  1.   برندینگ ملی/ کشور Nation Branding
  2.  برندینگ شهری City Branding
  3.  برندینگ منطقه‌ای Region Branding
 اکنون به توصیف برندینگ ملی (برندینگ کشوری Country Branding ) خواهیم پرداخت.

صرف‌نظر از اینکه یک کشور، چه میزان به ترویج و ارتقاء تصویر ملی خود در اذهان جامعه جهانی می‌اندیشد، پتانسیل و نقش برندسازی در ارتباطات ملی بسیار حائز اهمیت است. اغلب تصمیم‌گیرندگان این حوزه بر آن تاکید می‌نمایند اما نمی‌دانند که چگونه و از کجا باید شروع و آن را ارزیابی نمود.
در ادامه به بیان 7 نکته کلیدی در جهت شناخت عناصر اصلی برندسازی ملی خواهیم پرداخت. لطفا این نکات را در برنامه‌های روی میزتان بگنجانید.

1- داستان‌سرایی ریشه اصلی برندسازی ملی

داستان‌سرایی گسترده و همه‌جانبه یکی از اصول این نوع برندسازی است. زیرا برندسازی ملی تکیه‌بر فعالیت‌های ارتباطی دارد. شکل‌دهی و مدیریت نحوه درک سایر ملل از یک ملت، از طریق بحث و سخنرانی‌های پرطمطراق در بسیار سخت‌تر از خلق و به اشتراک گذاشتن یک داستان در خصوص آن ملت برای ایجاد یک تصویر زیبا و مثبت است. البته این داستان باید از طریق چند داستان دیگر موردحمایت قرار گیرد.
این‌چنین داستان سازی و داستان‌سرایی به یک ساختار شفاف و منظم نیاز داشته و باید بر احساسات مخاطبانش اثر گذارد. این روش خیلی بهتر از شرکت در نمایشگاه‌های جهانی برای اثبات حقانیت ملی در عرصه جهانی است.

2- برند گذاری مشترک بر یک برند ملی
برندینگ ملی در مورد فروش یک کشور یا تجربه فرهنگی از آن نیست، بلکه نشان می‌دهد که چگونه یک ملت و ارتباط آنان با جهان پیرامونشان قادر است تا بر زندگی سایر ملل و افراد مخاطب تاثیر مثبت گذاشته و موجب غنی‌سازی زندگی آنان گردد. به مثال، ملت فرانسه را باروحیه هنری و عشق به هنر می‌شناسیم ، پس مسافرت به فرانسه برای عاشقان هنر می‌تواند یک الویت و از حضور در این کشور یک آرزو باشد.
برای ایجاد ارتباط بین برند ملی و مخاطبانش، حتما باید از تمرکز بر یک برند تک‌بعدی ملی خارج و بر تقویت و همکاری با انواع برندهای داخلی (برند گذاری مشترک) برای ایجاد یک برند ملی چندجانبه تلاش نمود. برای این منظور وجود یک استراتژی در جهت شناخت عمیق مخاطبان، اثرگذاری بر آنان و تصویرسازی برای آنان بسیار حائز اهمیت است.

3- استراتژی کلیشه سازی
ارائه یک کلیشه زیبا، مناسب و پایدار به مخاطب در جهت ایجاد یک انتظار خاص از یک برند ملی در بستر یک هویت معنایی، وظیفه برندسازی ملی است. این برند باید قادر باشد تا با بهره‌وری بسیار بالایی مخاطبان را مهار و به‌سوی داستان برند جلب نماید .اگر روش ایجاد کلیشه به‌صورت سطحی و یا غیر مرتبط باشد، شانس جلب نظر و ایجاد ارتباط با مخاطبان از دست خواهد رفت در این حالت بهتر از اول به دنبال برندسازی ملی روید. برندسازی به این روش زمانی عملکرد خود را بهتر نشان می‌دهد که دیگرانی به‌ناحق قصد سیاه نمایی یک کشور و ملت را داشته باشند، در این حالت تلاش‌های آنان در بلندمدت به‌جایی نخواهد رسید و ادراک عمومی مخاطبان تغییر نخواهد نمود. در بسیاری موارد و نه در تمام موارد، اغلب تلاش‌های برندینگ ملی برای تأکید، تصدیق و به یادآوری برند ملی است.
نمادهای ملی یک کشور، راهی میانبر برای به یادآوری سریع آن کشور و تصویرسازی مناسب از برند ملی است. تولید و مدیریت تداعیات برند، نقطه عطف این مسئله است.

4- اهمیت شگفت‌زده نمودن مخاطب
برای ارائه چیزی به‌صورت شاد و شگفت‌آور و مرتبط با موضوعات مدنظر، برنامه‌ریزی نمایید. این مورد در کشورهایی که شادی و آگاهی از برند مخاطبان برایشان بسیار مهم است، یک گزینه مطلوب است. درنهایت تلاش برای برندسازی ملی باید همراه با ایجاد تجربه‌آموزشی برای مردم داخل و خارج آن کشور باشد.
باید مخاطبان در خصوص سایر کشورها چیزی آموخته و چیزهایی را از هر کشور را مورد تحسین قرار دهند.
صرف‌نظر از پیام برند، باید درجایی، یک‌چیزی برای شگفت زدن نمودن مخاطب برند ملی وجود داشته و یا به وجود آید و آن به‌صورت تجربی و یا محتوایی به وی منتقل نمایید. بدون ایجاد یک جرقه در ذهن مخاطب، ارتباط ایجادشده به علاقه تبدیل نمی‌گردد.

5- اهمیت ایجاد ارزش
ارزش ایجاد از طریق برقراری ارتباط، روزبه‌روز بیشتری می‌شود. با افزایش تعداد جوانان قشر متوسط در شهرها و شهرستان‌ها و گسترش فعالیت‌های اقتصادی بر بستر وب، نیاز به ایجاد ارزش بیشتر برای مخاطبان نیز یک انتظار رو به افزایش است. مخاطب چیز بیشتر باقیمت کمتر می‌خواهد. مخاطب به دنبال تجربه حسی چندگانه باکیفیت است. تحریک احساسات مخاطبان برند ملی یک عامل حیاتی است که از طریق برندینگ احساسی قابل‌اجراست و عمدتا در نمایشگاه‌ها صورت می‌پذیرد. کشورهایی که صاحب تکنولوژی‌های پیشرفته و محصولات باکیفیت بسیار بالا و همچنین ارائه‌دهنده روش‌های نوین انجام یک کار خاص هستند، در مقابل کشورهای فقیر، برند غنی‌تر و جذاب‌تری برای مخاطب قشر میانی جوامع هستند.

6- ساخت برند فراملی
به خاطر داشته باشید که باید به ساخت یک برند فراملی در دوران معاصر بی اندیشید. در نمایشگاه‌های بین‌المللی، دنیای وب، سینما و موسیقی و هرجایی که می‌توانید در مورد برند ملی مطلبی را بیان نمایید، پیام برند ملی خود را به مخاطبان متفاوت خود برسانید اما اگر برند مانند یک چتر تمام بر سر همه افراد بازنگردد و برای عده‌ای استثنا قائل گردد، شور و هیجان جهانی نخواهد داشت و به‌زودی به گوشه‌ای جهان و بی‌مخاطب پرتاب خواهید شد. پس برندی که برای همگان پیام مثبت ارائه دهد و دایره‌ای برای خودی و غیرخودی ترسیم ننماید، بقای خود را تضمین نموده است.

7- تلاش مستمر
سرانجام، با روند تکاملی فرایند برندینگ، برنامه‌ریزی برای حفظ و تلاش بر ادامه این تلاش‌ها بسیار ضروری است. در برندینگ عمومی، برندهای ملی به تقویت و تلاش به بازآفرینی و حیات مجدد در طول زمان نیاز دارد. بنابراین نیاز به توجه و سرمایه‌گذاری مستمر وجود دارد. در این مسیر باید تصویر ایجادشده از برند ملی در ذهن مخاطبان را به‌صورت استراتژیک مدیریت و نه به‌صورت تاکتیکی.

تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

۱۳۹۴ مرداد ۲۱, چهارشنبه

انواع بازاریابی : 127 نوع بازاریابی .

انواع بازاریابی : 127 نوع بازاریابی

127 Types of Marketing
نوشته شده توسط تیم مشاوران مدیریت ایران.
انواع بازاریابی : 127 نوع بازاریابی

انواع بازاریابی : 127 نوع بازاریابی


تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT، برای اولین بار در زبان فارسی و حوزه بازاریابی، نام و شرح مختصری در خصوص نحوه عملکرد 127 نوع بازاریابی را تهیه و منتشر نموده است.برخی از عناوین دارای توضیحات بیشتری نیز میباشند که با کلیک روی هر عنوان به مطالب بیشتر دست خواهید یافت.
 بازاریابی فردی Account-Based Marketing : بازاریابی از طریق فرد کلیدی در یک سازمان 
بازاریابی چابک Agile Marketing : به‌کارگیری متدولوژی توسعه سریع و چابک در بخش بازاریابی 

بازاریابی الگوریتمی Algorithmic Marketing : استفاده از نرم‌افزاری برای انجام بازاریابی نیمه‌خودکار (بازاریابی محاسباتی) 

بازاریابی کمین Ambush Marketing : انجام بازاریابی در زمان برگزاری کمپین بازاریابی یک شرکت دیگر بدون پرداخت هزینه حمایتی / اسپانسرشیپ 

بازاریابی تحلیلی Analytical Marketing : متدها و مدل‌های متعدد بازاریابی 

بازاریابی مقاله‌ای Article Marketing : نوشتن مقالات (آنلاین یا آفلاین) برای تبلیغ بیزینس یک نفر 

بازاریابی شرکت با شرکت B2B Marketing : بازاریابی یک شرکت در بین سایر شرکت‌ها 

بازاریابی شرکت با خریدار B2C Marketing : بازاریابی شرکت در بین خریداران/ مصرف‌کنندگان 

بازاریابی شرکت با شخص B2P Marketing : بازاریابی اشخاص برای یک شرکت در شغل و زندگی خود 

بازاریابی رفتار Behavioral Marketing : تبلیغات هدفمند و پیشنهاد‌هایی بر اساس رفتار مشتری 

بازاریابی تبادل Black Hat Marketing : در وهله اول در (موتور جستجوی بهینه) ، استفاده از برخی ترفندهای غیراخلاقی و تا حدی کلاه‌بردارانه برای در جهت کسب رتبه بالا در رده‌بندی سایت‌ها 

بازاریابی برند Brand Marketing : مرتبط با توسعه برند است که اغلب مربوط به بازاریابی مستقیم می‌شود 

بازاریابی کلامی Buzz Marketing : مردم را مجبور به حرف زدن در مورد حرفه‌تان بکنید ، مانند انتقال ویروس 

بازاریابی مرکز تماس Call Center Marketing : بازاریابی تلفنی خارجی و کنترل کردن تماس‌های مشتری‌های داخلی 

بازاریابی محوطه دانشجویان Campus Marketing : بازاریابی توسط دانشجویان و نمایندگان رسمی در دانشگاه 

بازاریابی کاتالوگ Catalog Marketing : بازاریابی از طریق کاتالوگ های چاپی و ارسال آن توسط ایمیل 

بازاریابی انگیزشی Cause Marketing : همکاری با شرکت غیرانتفاعی در بازاریابی برای رسیدن به سود دوجانبه 

بازاریابی اشخاص مشهور Celebrity Marketing : استفاده از اشخاص مشهور به‌عنوان سخنور برای جلب حمایت عمومی 

بازاریابی کانال Channel Marketing : بازاریابی ترویجی از طریق عمده‌فروش‌ها، توزیع‌کننده‌ها و نمایندگان فروش 

بازاریابی حلقه بسته Closed Loop Marketing : اندازه‌گیری Roi از طریق محاسبه چرخه اطلاعاتی بازاریابی به فروش و برعکس 

بازاریابی ابری Cloud Marketing : استفاده از نرم‌افزار (Saas) به‌عنوان یک نرم‌افزار سرویس‌دهنده برای بازاریابی 

بازاریابی تعاونی Cooperative Marketing : همکاری شرکت‌های در بازاریابی به‌منظور توسعه کالا، خدمات یا برند 

بازاریابی همگانی Communal Marketing : جذب افکار عمومی در راستای ترویج کمپین بازاریابی 

بازاریابی گروه اجتماعی Community Marketing : بازاریابی از طریق ساخت یک جامعه آنلاین 

بازاریابی محاسباتی Computational Marketing : استفاده از قدرت نرم افزارهای تحلیل‌گر برای کمک به برنامه بازاریابی استراتژیک 

بازاریابی محتوا Content Marketing : تولید محتوای مفید برای مخاطبتان 

بازاریابی مفهومی Contextual Marketing : ارائه پیام‌ها، پیشنهاد‌های بهینه و مربوط، تولید محتوا + هوشمندی و برنامه ریزی برای ارائه، به‌خصوص از طریق آنلاین 

بازاریابی بحث‌برانگیز Controversial Marketing : تولید توجه از طریق جدال و مناقشه 

بازاریابی مباحثه‌ای Conversational Marketing : برقراری ارتباط فعال و دوطرفه با مصرف‌کنندگان 
 تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

۱۳۹۴ مرداد ۱۵, پنجشنبه

6 عامل اساسی در موفقیت یک رویداد بازاریابی با نرخ بازگشت سرمایه بالا ROI

تیم مشاوران مدیریت ایران :

اگر در زمان تدوین برنامه بازاریابی استراتژیک خویش، روش‌های هیجان انگیزتری برای جذب مخاطب پیش‌بینی نموده باشید، اکنون در حال برنامه‌ریزی برای برگزاری یک رویداد بازاریابی Event Marketing (بازاریابی رویداد محور یا بازاریابی تجربی) هستید، در مراحل برنامه‌ریزی به این شش موضوع دقت نمایید.


از نخستین مرحله‌ی برنامه‌ریزی تا اتمام رویداد، فهرست زیر به‌عنوان یک راهنمای سریع و مفید بکار گرفته و مطمئن شوید شما و همکارانتان آماده هستید و می‌توانید یک رویداد بازاریابی با ROI خیلی عالی را اجرایی نمایید. توجه نمایید که یک رویداد بازاریابی می‌تواند بخشی از یک کمپین تبلیغاتی باشد.

1. استفاده از راهکارها و عوامل اجرایی یکسان.

حالا که تصمیم گرفته‌اید وارد فرایند رویداد بازاریابی شوید، دچار یک اشتباه رایج و متکبرانه نشوید : همه‌ی افراد درگیر در اجرای این رویداد با معیار یا تلاش یکسانی برای اهداف یکسانی کار می‌نمایند.

رویدادهای بزرگ و کوچک اغلب با درگیر نمودن چندین تیم اجرایی داخلی و خارجی، که هرکدام از این تیم‌ها با اهداف و دستور کار خاص خودشان عمل می‌نمایند. مطمئن شوید که همه این تیم‌ها درنهایت دارای مجموعه‌ای از معیارهای قابل‌اندازه‌گیری بوده و این معیارها را مهم خواهند شمارد که تضمینی برای حرکت این تیم‌ها به‌سوی یک هدف مشترک خواهد بود.

اگر مهم‌ترین هدف شما از برگزاری رویداد، جلب و جذب مشتریان با کیفیت و جمع‌آوری اطلاعات آنان است، اما تنها هدف تیم‌های حاضر در محل برگزاری رویداد فقط پر کردن هرچه بیشتر فرم‌های تماس تا جای ممکن است ، صرف‌نظر از کیفیت مخاطب است. پس هدف تیمی که وظیفه ایجاد ارتباط و اثرگذاری بر مخاطب عام حاضر در محل برگزاری رویداد را دارد (تیم تعامل) باید از هدف تیم اجرایی مستقل باشد.

همچنین داشتن یک فرد یا تیم کوچک به‌عنوان رهبر و هماهنگ‌کننده بین تیم‌های اجرایی، تیم تعامل برای اطمینان از مسئولیت‌پذیری سایر تیم‌ها در جهت رسیدن به موفقیت کامل برنامه، الزامی است.



2. مخاطبتان را جذب کنید: جمع‌آوری اطلاعات مصرف‌کنندگان.

برای جذب مخاطب در طی رویداد چه برنامه‌ریزی انجام داده‌اید ؟ آیا تست رایگان یک محصول را در اختیار عموم قرار داده‌اید؟ شاید یک پرده سبز قرار داده‌اید تا فرد با یک برند معتبر عکسی به یادگار داشته باشد؟

می‌توان همه‌ی زمان و پول دنیا را صرف تعریف استراتژی خود نمایید ولی اگر در زمان اجرای رویداد، قادر به هدایت مخاطب به مشارکت در اجرای اهدافتان رویدادتان (مثل پر کردن یک فرم تماس یا تکمیل یک مطالعه یا ...) نباشید، آن وقت شما هر زمان و پول خود را هدر داده‌اید.

یک برنامه‌ی هوشمندانه ممکن است که بتواند مشتری بالقوه را به مشتری بالفعل، ترویج‌دهنده برند و حتی مدافع برند نماید. 

برای نمونه، اگر می‌خواهید از ویژگی‌های یک تصویر یا فیلم برای انتقال پیام برند خود به دیگران استفاده نمایید، باید مصرف‌کنندگانی را بیابید که از مسیر شبکه‌های اجتماعی این فیلم و تصاویر را در اختیار دوستان و خانواده خود قرار دهند.
اگر مشاهده و استفاده از آن سرگرم‌کننده و آسان باشد، پیام برند شما به‌سرعت و شدت بالایی گسترش خواهد یافت و امکان موفقیت بازاریابی‌تان افزایش پیدا خواهد نمود.



3. بالاترین هدف جذب مشتری است، زمان خود را هدر ندهید.

اگر جذب مشتری اصلی‌ترین هدف استراتژی برگزاری رویداد است. یک مورد را در ذهنتان حفظ نمایید : اولین و مهم‌ترین چیز، تمرکز بر دست‌یابی به اطلاعات موثق است.

امروزه در برگزاری رویداد بازاریابی، پر کردن فرم تماس کاغذی، روشی قدیمی و منسوخ محسوب می‌شود. حتما با اطلاعات ناصحیح و ناقص در فرم‌های تحقیقاتی یا فرم تماس سایت خود مواجه بوده‌اید و بسیار دیده‌شده است که اطلاعات موجود در فرم‌های کاغذی با دقت بسیار پایینی دریافت شده است و به مخاطب خود وعده اطلاع‌رسانی به‌موقع در خصوص به‌روزرسانی محصولات و یا عرصه محصول جدید را داده‌اید اما در زمان درج اطلاعات مخاطب به داخل نرم‌افزار مدیریت ارتباط با مشتری CRM مجدداً میزان دقت کمتر شده و اطلاعات وارده از صحت کمتری برخورد دارد است. بدقولی برند بزرگ‌ترین راهکار فراری دادن مشتری است.

یک شیوه مدرن برای مطالعه و جمع‌آوری اطلاعات تحقیقاتی خود بیابید، شیوه‌ای که صحت محتوا را تأیید و به‌صورت خودکار این اطلاعات را به CRM ارسال نماید. اگر دسترسی به اطلاعات بدون تاخیر باشد، حتما در تبدیل یک تماس به یک مشتری موفق‌تر خواهید بود.



4- تحلیل و ارزیابی پس از برگزاری رویداد : الگوبرداری داده‌ها.

آیا در هنگام برگزاری رویداد ( رویدادی که دقیقا شبیه رویدادی است که رقیب شما برگزار می‌نمایند) شما اطلاعات بیشتری جمع‌آوری نموده‌اید یا رقیبتان ؟ چه میزان شبکه‌های اجتماعی صدای برند شما را نسبت به رقبا بلندتر می‌نمایند ؟
اگر از پیش شاخصی برای ارزیابی رویداد بازاریابی خود تعریف ننموده باشید، ارزیابی سلامت و موفقیت آن پس از اجرا، بسیار سخت و گاه غیرممکن است.
تا جایی که امکان دارد در هنگام برگزاری رویداد توسط رقبا اطلاعات جمع‌آوری نمایید.



5- رویداد را پیگیری نمایید : زمان عامل موفق است.

اگر اطلاعات را در فرم کاغذی دریافت نموده و طی 24 ساعت آینده به CRM وارد می‌نمایید، شانس شما از رقیبی که اطلاعات مخاطبان را بلافاصله به CRM ارسال می‌نماید در جذب و دریافت اطلاعات کمتر است. زیرا وی بلافاصله اطلاعات را به نمودارهای تحلیلی تبدیل و همزمان قادر به تغییر رفتار عملکردی تیم اجرایی در رویداد خویش خواهد بود . اصطلاحا رویکرد تحلیل همزمان خواهد داشت اما رویکرد تحلیلی شما از نوع تحلیل گذشته‌نگر خواهد بود.



6- کسب اطلاعات، تمیزکاری ، تکرار.

برای اینکه بتوانید یک رویداد بازاریابی حرفه‌ای و هدفمند را اجرا نمایید باید اطلاعات مناسبی را در پاسخ به لیستی از سوالات به دست آورید . به‌عنوان مثال : در چه محلی برگزار نماییم؟ چرا آنجا ؟ چه زمانی؟ چه قواعدی باید در محل برگزاری رعایت گردد ؟ چه امکاناتی باید باشد و وجود چه امکاناتی در محل غیرقانونی است ؟

حالا این اطلاعات را مورد تحلیل قرار داده و آن را با چند صاحب‌نظر در میان گذاشته و اصطلاحا آن را تمیزکاری نمایید. همین سوالات را با گروهی دیگر در میان گذاشته و این فرایند را با گروه جدید تکرار کنید. با پاسخ به این‌گونه پرسش‌ها و کشف نقاط اشتراک پاسخ‌های کسب‌شده، به بهترین و موثرین شیوه اجرا دست خواهید یافت.

با برنامه‌ریزی دقیق، آزمون پیش از اجرا، ارزیابی، تحلیل و بازتعریف برنامه‌ریزی، برنامه‌ روغن‌کاری شده و نرخ بازگشت سرمایه ROI برگزاری رویداد به میزان بالایی افزایش خواهد یافت.


تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

اخبار مدیریت و تجارت