۱۳۹۸ شهریور ۸, جمعه

کنترل کارکنان : چگونه کارکنان را کنترل نمایید ؟

کنترل کارکنان به چه معناست ؟

کنترل کارکنان بخشی از 4 وظیفه اصلی یک مدیر است ( برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، هدایت و رهبری و کنترل ) است. کنترل کارکنان به عنوان یک وظیفه به مدیریت منابع انسانی سازمان تفویض می‌گردد و معنای آن قرارداد نیروی انسانی در یک چهارچوب اخلاقی و رفتاری بر اساس الگوی فرهنگی مدنظر سازمان و نظارت بر دستیابی به سطح مشخصی از کنترل است.

کنترل کارکنان

زمانی که کارکنان به مدیر خود احترام نمی‌گذارد ، آیا می‌توان کنترل کارکنان را مجددا به دست گرفت ؟

یکی از کارفرمایان ما تعریف می‌کرد :

در شرکتی ، مدیر مستقیم من در تصمیم‌هایی که باید توسط ما برای کارکنان زیرمجموعه خود می‌گرفتم ، مستقیما دخالت می‌کرد، مثل : گرفتن مرخصی، برخی وظایف محوله یا گزارش کارکنان من به او بدون اینکه به من گزارش دهند. زمانی که مشکل خاصی را با وی مطرح می‌کردم ، مثل برخورد با اظهارنظرهای بی‌مورد یکی از کارکنانم ( آن کارمند حتی می‌خواست که با من درگیری فیزیکی پیدا کند) ، زمانی که به مدیر گرفتم ، او حرف مرا به تمسخر گرفت ).  من فکر می‌کردم که قدرت کافی برای برخورد با کارکنانم را دارم ، اما مدیرم هرگز آن را جدی نگرفت. او فقط می‌گفت ، نادیده بگیر. حتی مدیر منابع انسانی نیز کمکی نکرد. در اینجا قصد داریم که در خصوص قدرت برای کنترل کارکنان صحبت نماییم. چرا از مدیران سطح بالاتر برای کنترل کارکنان خود کمک می‌خواهید ؟

شما مدیر آنان هستید و این شما هستید که باید آن‌ها را مدیریت نمایید. اگر با کارکنان خود درگیری لفظی پیدا می‌کنید ، اگر برای شما تره هم خورد نمی‌کنند ، شما کنترل کارکنان خود را از دست داده‌اید. برای به کنترل مجدد کارکنان خود باید به سه چیز توجه نمود: کارکنان خود ، مدیر خود و خودتان.

  • کارکنان خود

با هر یک از کارکنان باید به صورت مجزا جلسه داشته باشد که چه چیزهایی قابل ‌قبول و چه چیزهایی غیرقابل‌قبول است. برای مثال : باید کارکنان در خصوص زمان ترک سازمان با شما هماهنگ نمایند و نه مدیر شما. در غیر این صورت ، ترک محل کار محسوب می‌گردد. همچنین اینکه کارکنان بخواهند تلفنی از شما مرخصی بگیرند نیز قابل قبول نیست. باید تشریح شود که قبلا این موارد را تحمل کرده‌اید و حالا همه‌چیز باید فورا تغییر نماید و انتظار دارید که آن‌ها سریع خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. اگر نمی‌توانند خود را با استاندارد جدید تطبیق دهند، باید به آنان یک اخطار جدی و شفاف دهید. اگر باز هم متوجه شرایط جدید نیستند ، باید به فکر جایگزین نمودن آنان با فردی با رفتار حرفه‌ای و غیر سرکش باشید. نیروی انسانی باید متوجه شود که کنترل آنان در دست شماست.

  • مدیر خود

چرا مدیرتان، تصمیمات شما را تضعیف می‌نماید؟ آیا به شما اعتماد ندارد؟ یا او یک مدیر بد است که واقعا نمی‌داند چگونه باید قدرت و اختیار را به درستی تفویض کند ، یا به علت عدم رضایت از نحوه کار شما ، در تصمیمات شما دخالت می‌کند ؟ در واقع ، به هر روشی که مدیریت شما موجب شکست وی شده باشد باید در خصوص نارضایتی خود با شما صحبت نماید .

با مدیر خود، گفتگوی صادقانه‌ای داشته باشید. به او بگویید که برای مدیریت مؤثر کارکنان خود نیاز دارید که به عنوان تصمیم‌گیرنده نهایی در نظر کارکنان خویش باشید و نه او. توضیح دهید که هنگامی که وی تصمیمات شما را نقض می‌نماید ، کارایی شما را تضعیف خواهد نمود و از او بخواهید که در مقابل تصمیماتی که شما می‌گیرید ، انگیزه دخالت کارکنان را از آنان بگیرد. اگر او در مورد نحوه اداره کارها نگران است ، او باید برنامه استراتژیک خود را به شما دهد تا شما بتواند خود را با او هماهنگ نمایید و همچنین جلسات هماهنگی دوره‌ای با وی داشته باشد. یا او به شما اختیار واقعی می‌دهد یا نمی‌دهد ، درنهایت نمی‌تواند ، هر دو را هم‌زمان داشته باشد.

  • خودتان

چگونه اوضاع به جایی رسیده است که کارمندانی دارید که با چنین شیوه‌ای ظالمانه با شما رفتار می‌کنند؟ چرا کنترل کارکنان را از دست داده اید ؟ زمانی که کارکنان شما به جایگاه شما احترام نمی‌گذارند، به این دلیل است که قدرت و اختیار خود را به طور صحیح بر آن‌ها اعمال نشده است. باید بفهمید که چگونه این اتفاق رخ‌داده است تا در آینده از بروز آن جلوگیری نمایید.

 

تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم میباشد و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.

نوشته کنترل کارکنان : چگونه کارکنان را کنترل نمایید ؟ اولین بار در شرکت مشاوره مدیریت IranMCT. پدیدار شد.



from شرکت مشاوره مدیریت IranMCT https://ift.tt/34epiRq
https://iranmct.com

۱۳۹۸ مرداد ۲۸, دوشنبه

کاراکتر برند Brand character – مطالعه موردی وب‌سایت علی بابا

کاراکتر برند Brand  Character

وقتی صحبت از شخصیت برند یا کاراکتر برند می‌شود دو واژه به ذهن افراد آشنا با مفاهیم برندسازی خطور می‌نماید :

1 – شخصیت برند  ( هویت شخصیتی برند )  Brand Personality به معنای ویژگی‌های شخصیتی یک برند در ذهن مشتریان مخاطب – مثل : شخصیت هیجان‌انگیز و پیچیده .شخصیت برند مجموعه‌ای از خصوصیات انسانی است که به یک نام تجاری نسبت داده می‌شود. شخصیت برند چیزی است که مصرف‌کننده می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. یک برند موثر ، برندی است که مصرف‌کننده با بخشی از ویژگی‌های ثابت آن بتواند ارتباط برقرار نماید ، در این حالت ارزش ویژه برند افزایش میابد. این شخصیت یک ارزش ‌افزوده کیفی است که یک برند علاوه بر مزایای عملکردی خود ، به دست می‌آورد. شخصیت برند نایک عبارت است : پیشرو در لباس و کفش با عملکرد ورزشی موثر. یکی از دلایلی که همواره در صدر صنعت باقی می‌ماند به دلیل شخصیت برند نایک است. شخصیت نایک ورزشی است.

 2 – شخصیت برند ( کاراکتر برند ) Brand character به معنای فرد ، حیوان یا شیئی است که معرف ( نماد) آن شخصیت برند است. کاراکتر برند ، از همان شخصیت برند سرچشمه می‌گیرد. البته باید توجه نمود که این کاراکتر واقعا باید بتواند مفهوم یا مفاهیم مدنظر برند را به منتقل نماید. برای مثال :

قدیمی‌ترین کاراکتر برند جهان ، Michelin Tire Man شخصیتی پوفی که بیانگر قدرت و چالاکی و باحال است.کاراکتربرند شخصیت برند Brand Personality

 

آقای Tony the Tiger که کاراکتر برند غذای صبحانه Kellogg’s Flakes است .

کاراکتربرند شخصیت برند Brand personality

تصویر پسربچه روی بیسکویت کیندر از سال 1973 تا 2005 روی این شکلات بود.

 کاراکتر برند شخصیت برند Brand Personality

آیا شخصیت برند ( کاراکتر برند ) را میتوان تغییر داد ؟

اگر کاراکتر برند در یک جامعه جای خود را در ذهن مخاطبین باز کرد ، نباید آن را در هر کمپینی که پیش می آید فورا تغییر داد.

یک نمونه خوب ایرانی آن بیسکویت مادر است. شرکت ویتانا برای مدتی این کاراکتر را تغییر داد اما بلافاصله آن را به وضعیت قبل تغییر داد . تغییر کاراکتر برندهای قدیمی حتما خود موجب نارضایتی مخاطبان می‌شود.

کاراکتر برند

فرض کنید که کلاه قرمزی یک کلاه نارنجی داشته باشد. اصلا امکان‌پذیر است ؟

چای شهرزاد هم‌چنین تغییر را روی کاراکتر خود داشته است . تغییرات محدود از سوی مخاطب قابل‌فهم است اما تغییرات کلی اصلا درست نیست.

چای شهرزاد به علت مسائل قانونی برای کاراکتر خود پوشش حجاب در نظر گرفته بود که از نظر مخاطب قابل‌فهم است ، اما صورت و ابروهای آن کاراکتر که جزء اصلی طراحی بود ، حفظ شده بود. اما ناگهان کلی شخصیت تغییر کرد و این عمل کاملا غیرقابل درک بود.

کاراکتر برند چای شهرزاد

کاراکتر برند و شرکت فروش بلیط هواپیما علی‌بابا

کاراکتر برند شرکت علی‌بابا همان ” علی‌بابا ” از داستان علی‌بابا و سند است که همه به آن خاطره دارند.

کاراکتر برند علی بابا

این کاراکتر نماد سفر ، آزادی ، دوستی و شجاعت است. تصویر ذهنی همه نسل‌های از صورت علی‌بابا همانی است که در انیمیشن آن است . یک صورت کشیده و با چانه‌ای مثلثی ، که بخشی از موهای آن به سمت بالا رفته و یک لباس سفید بر تن دارد.

شرکت علی‌بابای ما نیز برای کمپین برندینگ اولیه خود ، با فردی با چنین مشخصاتی کار کرده بود  ( خواسته یا ناخواسته) خیلی به شخصیت کارتونی آن نزدیک بود اما متاسفانه در کمپین برندینگ اخیر این شرکت در سه ماه اول سال 98 این فرد به عنوان کاراکتر برند تغییر کرده و یک فرد جدید بدون آن خصوصیات فیزیکی ظاهری در این کمپین دعوت به همکاری شده است . این فرد چانه‌ای گرد دارد. این فرم از صورت نماد سکون و ثبات است که کاملا با خصوصیات شخصیت برند مدنظر متفاوت است.

تصویر پسربچه روی بیسکویت کیندر که در سال 2005 تغییر پیدا کرد با پسربچه‌ای جایگزین شد که تمام مشخصات اصلی تصویر قبلی داشت. ( چشمان سبز ، دندان‌های سفید ، صورت گرد ، نحوه آرایش مو یکسان ، رنگ موی یکسان )

کاراکتر برند Brand

من به عنوان یک مشتری دائم شرکت علی‌بابا که دائم بلیت‌های پرواز آسیاییم را از آنجا خریداری می‌نمایم با دیدن این کاراکتر جدید ، بسیار سرخورده شدم و حتی با شرکت علی‌بابا تماس گرفتم که در مورد این مسئله نیز به آنان گوشزد دهم که متاسفانه به فرد تصمیم‌گیرنده دست پیدا نکردم.

در پایان باید عرض کنم که کاراکتر برند شما فرهنگ‌ساز و خاطر ساز است  ، آن را به دست گرافیست خود نسپارید . احترام به کاراکتر برند خوب ، احترام به نظر مشتری است

نوشته کاراکتر برند Brand character – مطالعه موردی وب‌سایت علی بابا اولین بار در شرکت مشاوره مدیریت IranMCT. پدیدار شد.



from شرکت مشاوره مدیریت IranMCT https://ift.tt/30ifp2J
https://iranmct.com

۱۳۹۸ مرداد ۲۴, پنجشنبه

4 دلیل که : چرا مشتری حرف شما را باور نمی‌کند ؟

مشتری حرف شما را باور نمی‌کند

زمانی که برای خرید یک آبکش پلاستیکی سبز ؛  به یک مغازه لوازم پلاستیکی فروشی رفتم ، یاد واژه اعتماد افتادم و اینکه چطور می‌شود که به چیزی که در آن اعتماد معنایی ندارد ، می‌توان به دنبال اعتماد گشت.

  • محصولی از یک کارخانه ظروف پلاستیکی جعلی چینی
  • از یک کشوری که تمام کارهایش پلاستیکی و جعلی است
  • و فروشنده‌ای که در مورد همه‌چیز آن محصول حرف‌های جعلی میزند.
  • پس من باید خیلی ساده لوح باشم که در میان حرف‌های آن به دنبال صداقت باشم و حرف‌های او را باور کنم.
  • این‌ها از درختان پلاستیکی نیز به دنبال برداشت میوه هستند.

باور مشتری

شخصی اخیراً 450 میلیون دلار برای نقاشی Salvator Mundi پرداخت کرده است ( نقاشی که برای مدت طولانی در دسترس نبود و توسط لئوناردو داوینچی از عیسی مسیح که به سفارش پادشاه لوئیس هفتم فرانسه بیش از 500 سال پیش ساخته کشیده شده است )

صحت و شرایط قطعه مورد تردید قرار گرفته است. دست‌هایی که پشت معرفی این نقاشی ، بسیار مشکوک بودند – که می‌توانست نشانه‌ای بر جعلی بودن آن باشد. واقعا کسی می‌توانست برای این تابلو پر از ریسک و ترید ، چک بکشد که به آن ایمان داشته باشد و نشان دهد ، که هنر در نهایت درباره ایمان و اعتماد است. در جهان خریدوفروش ، اعتقاد و ایمان طرفین معامله ، یک چهارچوب اساسی است. زیرا هر آنچه مشتری پیش از تماس با شما باید بداند را پرسیده است و اطلاعات کافی از شما و مورد معامله کسب کرده است.

تابلوی مسیح چرا مشتری حرف شما را باور نمی‌کند

نقش اعتماد در دنیای غرب بیشتر از خاورمیانه پر رنگ است. به قول نانوشته یک هلندی بیشتر می‌توان اعتماد نمود تا یک سند محضری از سوی خاورمیانه ای‌.

در دنیای آزاد و شفاف اطلاعات ، یک مشتری به راحتی می‌تواند اطلاعات زیادی از کسب‌وکار شما به دست آورد :

  • تاریخچه کاری ، شبکه‌های اجتماعی
  • میزان درامد کسب شده
  • مقایسه منطقی محصولات و خدمات شما با سایر رقبا
  • تخصص‌های واقعی شرکت شما

این به این معناست که در زمان مذاکره مشتری با شما ، تصویری کامل شفافی از شما دارد و میزان اعتماد وی به شما از پیش مشخص شده است. تمام کاری که شما باید انجام دهید ، یک تجربه فروش معتبر و قابل اعتماد را فراهم نمایید. که البته ساده نیست ، زیرا که اعتماد مشتری به راحتی مغشوش می‌شود.

 

4 روش که اعتماد مشتری از بین می‌رود

1- رفتار مصنوعی یا همراه با اجبار فروشنده

فروشنده حرفه‌ای باید در زمان فروش ، طبیعی و قابل‌اعتماد ، رفتار نماید. به گونه‌ای که کلمه اعتماد بعد از نام برند ، قابل گفتن باشد. مثلا : آقای دکتر فرشید اختری خیلی آدم خوب و قابل اعتمادی است.

برای همین منظور در طی دوره‌های فروشندگی حرفه‌ای ، ما در تیم مشاوران مدیریت ایران سعی می‌نماییم که به فروشنده این مطلب را بیاموزیم که در هنگام فروش باید بهترین ورژن خود باشند. مذاکره فروش با زبان بدن مصنوعی مثل خنده‌هایی که از سر زور به مشتری نشان داده می‌شود و معرفی محصول بر اساس واژه و جملات ثابت و از پیش حفظ شده و  صدایی که با اکراه از گلو بیرون می‌آید که مانند وزوز مگس مبهم است ، همه این‌ها نشان می‌دهد که فروشنده در حال مخفی کردن چیزی است.

2- عدم وجود شور و اشتیاق واقعی

به راحتی می‌توان تشخیص داد که فردی ، کار را با علاقه انجام می‌دهد و یا فقط با سرعت آن را می‌خواهد تمام کند ( سرهم‌بندی کند ). همچنین می‌توان شور و اشتیاق را از طریق نحوه نگارش یک ایمیل نیز متوجه شد. مطلبی را می‌توان با دقت نوشت که دارای شروعی جذاب و شکیل، تشریحی واضع و دقیق و نتیجه ایی مرتبط و سنجیده باشد، یا اینکه از جایی کپی و ارسال نمود.

چندی پیش در سایت ” مینا بازار ” یکی از صنایع دستی اصفهان را سفارش دادم. دو روز بعد جعبه‌ایی سفید به دستم رسید ، بروی آن متنی پرینت شده بود ” شکستی است ” ، اما در سمت دیگر آن با ماژیک قرمز نوشته شده بود ” شکستنی ” . جعبه را باز کردم، متوجه شدم که محصول اشتباه ارسال شده است. خوب از همان روی جعبه فهمیدم که کسی که این سفارش آماده کرده و آن متن را نوشته ، اصلا دل به کار نداده و این سفارش برایش مهم نبوده است. من نیز تصمیم گرفتن که محصول را برگردانم و آن محصول را گران‌تر از بازار تهران تهیه کنم اما حداقل با چشمان خود می‌بینم که چه می‌خرم.

3- عدم وجود مدارک مناسب

اگر من بخواهم از شما بخرم، باید بدانم که قبل از من ، چه کسی از شما خریده ، یا چه کسانی به شما وفادار هستند. من می‌خواهم بشنوم که چگونه محصول یا خدمت شما ، دنیای آن‌ها را بهتر کرده‌اید. اگر هیچ طرفدار ندارید ، حتما با شما کار نخواهم کرد.

4- بوی ناامیدی

اگر فروشنده بر فروش با مشتری خیلی اصرار کند ، حتما یک جای کار می‌لنگد. اگر مشتری خیلی به این علاقه‌مند است ، مشکلی نیست. اما اگر بخواهید به قضایا به‌صورت منطقی نگاه نمایید، حتما کار با آن فروشنده به مشکل برمی‌خورد. پایه آموزش فروش بر اساس اصالت رفتار و طبیعی بودن است. ما با نشان دادن تکنیک‌های ساده روش ارتباط ساده و گرم را به فروشنده می‌آموزیم تا بداند که می‌تواند عملیات فروش را به پیش ببرد و ناامید نشود.

نوشته 4 دلیل که : چرا مشتری حرف شما را باور نمی‌کند ؟ اولین بار در شرکت مشاوره مدیریت IranMCT. پدیدار شد.



from شرکت مشاوره مدیریت IranMCT https://ift.tt/2YNiISE
https://iranmct.com

۱۳۹۸ مرداد ۱۸, جمعه

استراتژی برندسازی کشوری برای ملت‌ها و شرکت‌ها

برندسازی کشوری

استراتژی برندسازی کشوری یا برندینگ ملی از آن جزء مفاهیم برندسازی مکانی و از عناصر دانش مدیریت برند است. برندسازی کشوری ، کاری بسیار تخصصی است که توسط یک فرد انجام نمی‌شود.

در دو دهه اخیر دیده‌ایم بسیاری از شهرها ، جزیره‌ها و برخی کشورها به صورت خیلی تهاجمی به دنبال برندینگ خود هستند، تا طنین انداز هویت برند در بین ذینفعان خویش و به ایجاد روابط پایدار با مشتری ( افراد مرتبط ) خواهد انجامید. فواید برندینگ کشوری بسیار زیاد است.

Country Branding برندینگ کشوری

برندسازی کشوری Country Branding چیست ؟ 

به فرایندی گفته می‌شود که یک کشور تمایل دارد یک جایگاه برند مشخصی را برای خود در ذهن شهروندان خود یا سایر کشورها ایجاد نماید.

مثلا : مردم استرالیا مهربان هستند. سوئیسی‌ها دقیق و صلح‌جو هستند. آلمانی‌ها قانونمند، صاحب تکنولوژی و کتاب‌خوان هستند.

نتیجه برندسازی کشوری موفق عبارت است از ایجاد تداعیات برند جدایی‌ناپذیر از کشور از طریق عملکرد ، هویت یا کیفیت است.

کشور آلمان را در نظر بگیرید. این کشور در تمام دنیا با مهندسی و کیفیت بالا شناخته می‌شود. خودروهای آلمانی مانند BMW ، مهندسی آلمانی را به عنوان یک نقاط قوت و منحصربه‌فرد خود معرفی می‌نمایند. برای دستیابی به جایگاه جهانی برند ، آلمان روی آموزش بهترین مهندسین و سرمایه‌گذاری روی تحقیقات و توسعه زیرساخت‌ها و استفاده از آخرین تکنولوژی‌های موجود در جهان را مدنظر دارد. همچنین دولت آلمان کمک‌هایی به صنایع خود ارائه می‌نماید تا جایگاه آلمان را به عنوان “رهبر مهندسی دقیق” در جهان حفظ نماید.

همان‌طور که مشهود است ، ادعای یک جایگاه مشخص ، نتیجه کل فرایندی است که به موجب آن همه مؤلفه‌های تشکیل دهنده یک کشور – دولت ، شرکت‌های دولتی و خصوصی ، مردم ، نهادهای مختلف ، سرمایه گذاران و دیگران – برای دستیابی به یک هدف همه‌جانبه با یکدیگر همسو شده‌اند. به همین ترتیب ، برندسازی یک کشور بسیار چالش‌برانگیز است.

چرا برندسازی کشوری برای شرکت‌های مهم باید باشد ؟

کشور محل شرکت تولیدکننده (محصول/خدمت/برند) ، اثری مهم بر کیفیت درک شده از شرکت و علاقه‌مندی به آن ، در ذهن مصرف‌کنندگان خواهد داشت ، زیرا آن شرکت با وام‌گیری اعتبار ، احترام و وضعیت محصولات و خدمات خود را در نزد دیگران تقویت می‌نماید. این همان اثر اعتبار کشور مبدا Country Of Origin Effect : COO است.

در بسیاری از موارد، تصویر کشور ، وام‌دهنده اعتبار به تصویر برند شرکت است. ساعت سوئیسی، طراحی دانمارکی ، میهمان‌نوازی تایلندی، مد ایتالیایی، نیوزیلند سبز و تمیز.

ایران چگونه دیده می‌شود ؟

تحقیقات نشان می‌دهد که اعتبار کشور مبدا برند یک اثر بزرگ و عمیق بر خواسته مشتری در هنگام خرید محصولات و سطح قیمت مدنظر دارد. اثر اعتبار کشور مبدا برند می‌تواند حتی به تنهایی دلیلی برای موفقیت یا شکست فروش یک محصول مشخص در یک قیمت مشخص باشد ، زیرا تداعیات آن کشور در ذهن مصرف کننده معجزه می‌کند.

اثر اعتبار کشور مبدا ، در بسیاری از موارد ، قدرت خود را نشان داده است.

 پاریس پایتختی نمادین برای زیبایی و ظرافت است و همین امر باعث شکوفایی بسیاری از برندهای حوزه زیبایی و طراحان فرانسوی مانند L’Oreal ، L’Occitane en Provence و Hermès شده است.

 کشور کره موقعیت خود را به عنوان الگویی برای زیبایی‌های آسیایی در حال تثبیت خویش است ، شرکت زیبایی کره‌ای AmorePacific در حال تحقق چشم‌انداز خود به عنوان “خالق زیبایی آسیا” از طریق ارائه مراقبت کامل از طریق محصولات زیبایی خود است.

 ژاپن به توانمندی تکنولوژیک معروف است و شاهد رشد بسیاری از برندهای محلی در صحنه جهانی هستیم ، از جمله تویوتا ، کانن و سونی. حتی شرکت خرده‌فروش Uniqlo با واردکردن نوآوری در استراتژی شرکت خود موفق شده است.

از طرف دیگر ، اثر اعتبار کشور مبدا همچنین می‌تواند به ضرر شرکت‌ها باشد ، به ویژه هنگامی‌که درک جهانی از کشوری که شرکت در آن فعالیت می‌کند ، مثبت نباشد. در طول دو دهه گذشته ، “ساخته‌شده در چین” به دلیل موضوعاتی که در طول زمان اتفاق می‌افتد ، اغلب کم‌هزینه و کم کیفیت تلقی می‌شود. موارد ایمنی محصول از جمله آلودگی شیر خشک با ملانین ، کپسول‌های قرص سمی و اسباب‌بازی‌های حاوی رنگ سرب و همچنین نگرانی در مورد حقوق بشر و اختلافات تجاری ایالات‌متحده و چین ، باعث چنین درک جهانی مصرف‌کنندگان از چین شده است. این یک مانع بزرگ برای موفقیت در ساختن برند در بسیاری از شرکت‌های چینی خوب و فن‌آور بوده است. در دنیای پرسرعت ، دیجیتالی ، شرکت‌ها و رهبری آن‌ها باید همیشه آماده مدیریت ادراکات منفی برند و عدم موفقیت برند باشند.

با این حال ، برخی از شرکت‌ها خودشان به موفقیت عظیمی دست یافته‌اند. هوآوی نمونه‌ای از یک شرکت چینی است که با زحمت توانسته است بر چالش‌های کشور مبدا خود غلبه کند. هوآوی با تعهد خود به تحقیق و توسعه ، نوآوری و تجربه مشتری ، در تولید محصولات باکیفیت تلاش کرده و در غلبه بر برداشت های منفی یا شک‌برانگیز مربوط به کشور مبدا چینی موفق شده است. بنابراین ، برندسازی کشوری برای ایجاد پایه‌های مناسب برای دستیابی شرکت‌ها به موفقیت مهم است.

چرا برندسازی کشوری برای ملت مهم است ؟

وقتی یک ملت در عرصه بین‌الملل از یک برند قوی و مثبت برخوردار باشد ، برای گردشگران ، کارگران ماهر و سرمایه‌گذاری جذاب‌تر خواهد بود. همچنین نسبت به بحران‌های مالی مقاومت بیشتری نشان داده و قادر به حفظ قیمت‌های بالاتر خواهد بود. مشاغل نیز از اثرات مثبت کشور مبدا ، تأثیر هاله بر روی محصولات آن و افزایش توانایی صادرات بهره مند می‌شوند.

بسیاری از کشورهای آسیایی با موفقیت توانسته‌اند تصویر ، موقعیت و ارتباطی با برند بسیار قوی را در ذهن مشتریان در سراسر جهان ثبت کنند. به مثال‌های زیر فکر کنید: سنگاپور: هنر فن‌آوری ، تایلند: سواحل و غذاهای عجیب‌وغریب ، مالزی: واقعیت آسیا و کره جنوبی: حرکت فرهنگی هالیو ، رونق وسایل الکترونیکی و زیبایی طبیعی. هیچ‌کدام از این تداعیات به صورت اتوماتیک به نام کشور متصل نشده‌اند. این کشورها میلیون‌ها دلار در ساخت چنین چهره‌ای از برند سرمایه‌گذاری کرده‌اند و سپس اطمینان حاصل کرده‌اند که این هویت برند به‌طور مداوم از طریق تمام نقاط تماس ممکن در سراسر جهان به همه ذینفعان ممکن منتقل نمایند.

کشورهای آسیایی فوق همچنین توانسته‌اند از سرمایه‌گذاری‌های خود در برندسازی کشور ، ارزش اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی کسب کنند. سنگاپور به دلیل تأثیر مثبت اعتبار سنگاپور به عنوان قطب مهم اقتصادی جهانی ، موفق شده است با سرعت بسیار سریع از نظر اقتصادی ، از یک کشور جهان سوم به یک بندر تجارت جهان اول در کمتر از 50 سال برسد. امروزه ، بیش از 70٪ از صادرات این کشور مربوط به خدمات با 13.3٪ تولید ناخالص داخلی است که توسط بخش مالی تولید می‌شود. به همین ترتیب ، بخش سفر و جهانگردی در 9.4٪ از تولید ناخالص داخلی تایلند نقش داشته است زیرا این کشور به دلیل مهمان‌نوازی شگفت‌انگیز و تجربه تعطیلات زیبا ، مشهور است.

مسیر پیش روی برند کشور کاملا با وضعیت اقتصادی یک کشور گره خورده است، چارچوب‌های نظارتی ، ریشه‌های فرهنگی غالب و ذهن مشتری ارتباط تنگاتنگی با برند کشور دارد. بنابراین برندسازی کشوری از نظر استراتژیک دارای اهمیت است و باید در تلاش برای پیشرفت هر کشوری در دستور کار دولت آن کشور قرار بگیرد.

استراتژی‌های برندسازی کشور قدرتمند

با توجه به اهمیت استراتژیک برند تجاری کشور و مزایایی که برای شرکت‌ها و هم برای کشورها به ارمغان می‌آورد ، مهم است که کشورها نسبت به ساختن برند کشور خود بسیار فعال باشند. برای اینکه این اتفاق بیفتد ، کسب‌وکارها و دولت باید دست‌به‌دست هم دهند.

برای برندسازی یک کشور حدود 10 عنوان عمومی و 213 عنوان خاص را باید مدنظر داشته باشیم. به‌طور متوسط یک برنامه‌ریزی استراتژیک برای برندسازی کشوری در حدود یک سال زمان نیاز دارد و پیاده‌سازی آن بستگی به‌چابکی برنامه‌ریزی دولت آن کشور دارد.

 

سخنی با شما خواننده گرامی

بر اساس تجربه شخصی خودم به عنوان یکی از مشاورین برندسازی شهر مصدر ابوظبی و کشور برونئی در جنوب شرق آسیا ، می‌توانم خدمت شما عرض کنم که اگر برند کشوری تخریب شود ، تغییر و بهبود آن به یک برنامه حداقل 10 ساله فشرده نیاز دارد.

ما برای اولین بار بحث برندینگ ملی را به زبان فارسی در وب‌ سایت تیم مشاوران مدیریت ایران مطرح نمودیم ، جالب بود که بعد از انتشار مقاله ، به ناگاه چند متخصص در این حوزه پیدا شد و حتی در کنفرانس‌های داخلی به عنوان سخنران مدعو دقیقا همان مطالب را بیان نمودند. چنین پروژه‌ای جزء استراتژی کلان یک کشور خواهد بود . این‌چنین پروژه‌ای از داخل ایران برای کشور دیگری قابل انجام نیست. پس خواهش می‌نماییم که از چنین ادعاهایی پرهیز نمایید.

توجه داشته باشبد که کسی که مدرک دکتری مدیریت دارد یا در رزومه کاری خود ، مشاوره برندسازی در یک شرکت تولید لبنیات یا لنت ترمز را داشته، نمی‌تواند مدعی ارائه خدمات مشاوره برندسازی کشوری به کشور فرانسه یا کانادا از درون ایران باشد.

برندینگ کشوری Country Branding

نوشته استراتژی برندسازی کشوری برای ملت‌ها و شرکت‌ها اولین بار در شرکت مشاوره مدیریت IranMCT. پدیدار شد.



from شرکت مشاوره مدیریت IranMCT https://ift.tt/2ZMJ4ki
https://iranmct.com

۱۳۹۸ مرداد ۱۱, جمعه

باتنا BATNA و زوپا ZOPA در مذاکره به چه معناست ؟ ( به همراه مثال )

باتنا BATNA و زوپا ZOPA

  • باتنا BATNA چیست ؟

  • زوپا ZOPA چیست ؟

باتنا زوپا BATNA ZOPA تکنیک اصول فنون مذاکره حرفه ای

باتنا BATNA

باتنا BATNA واژه‌ای از دنیای اصول و فنون مذاکره است و مخفف کلمه Best Alternative To a Negotiated Agreement به معنی بهترین گزینه جایگزین در مسیر دستیابی به مذاکره است.

باتنا به معنای بهترین راه حل یا راه‌کار جایگزینی است که از سوی طرفین مطرح می‌شود درزمانی که احساس می‌شود که مذاکره به نتیجه‌ای نمی‌رسد یا توافقنامه همچنان قابل امضاء نباشد.

به عبارت دیگر ، باتنا یک گزینه جایگزین برای مذاکره ناموفق است. واژه باتنا اولین بار در کتاب “گرفتن جواب بله بدون تسلیم شدن” آمده است.

اهمیت BATNA

پیش از شروع مذاکره ، باتنا به عنوان یک تاکتیک مذاکره فروش باید در نظر گرفته شود. هرگز بدون وجود یک باتنا در ذهن وارد هیچ مذاکره‌ای نشوید. ارزش آگاهی از بهترین راهکارهای جایگزین مذاکره عبارت است :

  • در زمانی که مذاکره به شکست می‌انجامد ، یک راه‌حل جایگزین وجود خواهد داشت.
  • مذاکره را قدرتمندتر می‌نماید.
  • نقطه حداقل تمایل به پذیرش در مذاکره را تعیین می‌نماید ( پایین‌ترین قیمتی که می‌توان قبول کرد )

زوپا ZOPA

نمودار زیر باتنا را از دیدگاه فروشنده و خریدار می‌بیند.

زوپا ZOPA دیگر واژه مهم مذاکره که مخفف  Zone Of Potential Agreement که به معنای ” منطقه‌ای که پتانسیل توافق در آن وجود دارد ” است. این منطقه ، منطقه اشتراک بین محدوده قیمت مدنظر مشتری و فروشنده داست.

  1. محدوده قیمت مدنظر فروشنده
  2. محدوده قیمت مدنظر خریدار
  3. حداقل قیمت مدنظر مورد پذیرش از دید دو طرف
  4. خریدار، پیشنهاد قیمتی پایین‌تر از حداقل قیمت مورد نظر فروشنده ارائه می‌کند، فروشنده بهتر که پیشنهاد جایگزین را ارائه نمود.
  5. فروشنده، پیشنهاد قیمتی پایین‌تر از حداقل قیمت موردنظر خریدار ارائه می‌کند، خریدار بهتر که پیشنهاد جایگزین را ارائه نمود.

باتنا زوپا BATNA ZOPA

مثال :

پژمان ( خریدار ) قصد دارد تا ماشین آرش ( فروشنده ) را بخرد. آرش قیمت 100 تومان را برای ماشین خود پیشنهاد می‌دهد. پژمان یک ماشین دیگری را با همین مشخصات به قیمت 75 تومان پیدا کرده است. حالا باتنای پژمان 75 تومان است. اگر آرش قیمتی زیر 75 تومان را بابت ماشین خود طلب کند، در این صورت پژمان می‌تواند آن را به عنوان بهترین پیشنهاد جایگزین برای توافق در نظر گیرد. پژمان قصد دارد که 75 ریال را پرداخت نماید، اما قیمت ایده آلی که در ذهنش بود 60 تومان است. پس نمودار آن به این شکل خواهد بود.

  1. اگر قیمت آرش بیش از 75 تومان باشد ، پژمان ماشین را از کس دیگری می‌خرد.
  2. اگر آرش قیمت 80 تومان را ارائه دهد . باتنای آرش 80 است. این مذاکره به جایی نمی‌رسد زیرا که حداقل عدد مورد نیاز آرش 80 تومان و حداکثر قیمت مورد نیاز پژمان 75 است.
  3. اگر حداقل قیمت مدنظرآرش حدود 60 تومان باشد ، حتما این دو در منطقه ZOPA میتوانند به توافق دست یابند.

نوشته باتنا BATNA و زوپا ZOPA در مذاکره به چه معناست ؟ ( به همراه مثال ) اولین بار در شرکت مشاوره مدیریت IranMCT. پدیدار شد.



from شرکت مشاوره مدیریت IranMCT https://ift.tt/2YEuUQX
https://iranmct.com

اخبار مدیریت و تجارت