۱۳۹۷ شهریور ۲۹, پنجشنبه

تفکر استراتژیک در مقابل برنامه‌ریزی استراتژیک

تفکر استراتژیک در مقابل برنامه‌ریزی استراتژیک

یکی از سوالات مهم در حوزه مدیریت استراتژیک این مسئله است که آیا تفکر استراتژیک با برنامه استراتژی متفاوت است ؟ تفکر استراتژیک یا برنامه‌ریزی استراتژیک ؟

تفکر استراتژیک در مقابل برنامه‌ریزی استراتژیک Strategic Thinking Against Strategic Planning

منیتزبرگ پنج تصمیم رسمی استراتژی را بیان می‌نماید :

  • برنامهPlan
  • ترفند Ploy
  • الگو Pattern
  • موقعیتPosition
  • دیدگاه (Perspective

مفاهیم کلیدی استراتژی سنجیده Deliberate و موردنظر  Intended ( به‌عنوان برنامـه و موقعیـت و ) استراتژی نوظهور Emergent و برنامه‌ریزی نشده (به‌عنوان الگویی در جریان تصمیمات) در کنه پیوسـتار شکل‌گیری هر استراتژی قرار دارد . رهیافت برنامه‌ریزی منطقی ، تصمیم‌گیری استراتژیک را به‌عنوان یک فرآیند دقیق و مرحله‌به‌مرحله بررسی می‌کند. مشکل این است که اگر چه مـدل منطقـی ، رویکـردی روشـن ، قابل‌درک و سیستماتیک را برای برنامه‌ریزی استراتژیک ارائه می‌کند ، اما دارای این مفروضات است که درواقعیت غیرقابـل حفظ کردن است.

واقعیت این است که ممکن است سازمان‌ها کار را با یک برنامه منطقی آغاز کنند ،اما گه‌گاه ممکن اسـت هرچه پیش می‌روند از قصد و نیت واقعی خود دور شوند. استراتژی‌های موفقیت‌آمیز یـا تحقق‌یافته اغلـب استراتژی‌های ظهور یافته‌ای Emergent هستند که به‌عنوان بخشی از یک الگوی در جریان اقدامات شکل‌گرفته‌اند . دیدگاه ایجاد استراتژی به‌عنوان یک فرآیند خلاقانه و پویا Responsive و شهودی در داخل یک چارچوب محیطی عمدتاً غیرقابل‌پیش‌بینی ، بیشتر با مفهوم تفکر استراتژیک متناسب است .

منیتزبـرگ بیـان می‌دارد کـه برنامه‌ریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک دو فرآیند تفکری مجزا هستند :

  • رویکرد برنامه‌ریزی : شـامل آنـالیز ، تدوین و سیستم‌ها و رویدادهای رسمی کردن می‌باشند
  • تفکر استراتژیک : سنتز (ترکیب) – تشـویق تفکـر شهودگرایی ، نوآوری و خلاقیت درهمه سطوح سازمان است .

به‌طور سنتی ، استراتژی شامل ایجاد موضع قابل دفاع یا مزیت رقابتی پایدار بود ، امروزه استراتژی باید بر تطابق و بهبود مستمر تمرکز کند و همیشه در حال تغییر و تکامل باشد . در مواجهه با بازارهای غیرقابل‌پیش‌بینی، بسیار متلاطم (آشفته) و رقابتی، دارا بودن قابلیـت تفکـر اسـتراتژیک نوآور و واگرا در سطوح متعدد سازمانی بعنوان مرکز ایجاد و حفظ مزیت رقابتی دیده می‌شود

پنج ویژگی تفکر استراتژیک :

  1. تفکر استراتژیک منعکس‌کننده سیستم‌ها یا دیدگاه کل‌نگری اسـت کـه چگـونگی تـاثیر و دخالت بخش‌های مختلف سازمان بر یکدیگر و همچنین محیط‌های متفاوت را بررسی می‌کند .
  2. تفکر استراتژیک مظهر تمرکز بر هدف intent است که این در جهت مقابـل رهیافـت برنامه‌ریزی استراتژیک سنتی است که بر ایجاد تناسب و سازگاری میان منابع موجود و فرصت‌های نوظهور تمرکـز می‌کند ، هدف (تمایل ) استراتژیک عدم سازگاری یا تناسب اساسی میان این‌ها است .
  3. تفکر استراتژیک تفکر به‌موقع است . متفکران استراتژیک ارتباط درونی گذشته ، حال و آینـده را درک می‌کنند .
  4. ایجاد و آزمون فرضیه، مرکز اقدامات تفکر استراتژیک است .
  5. تفکر استراتژیک موجب ایجاد قابلیت فرصت‌طلبی هوشیارانه می‌شود ، تشخیص و گـرفتن مزایـای فرصت‌های کنونی در حال وقوع است .

توانائی تفکر استراتژیک ، برای فرآیند ایجاد استراتژی بعد دیگری را فراهم می‌آورد . دریافت می‌شود که تفکر و برنامه‌ریزی استراتژیک اگر چه مجزا و متفاوت از یکدیگر هستند ، اما فرآیندهای تفکری مـرتبط بـاهم و کامل‌کننده یکدیگر هستند ، بنابراین هریک را برای مدیریت استراتژیک اثربخش باید حفظ و حمایت کرد. برنامه‌ریزی سناریو به‌عنوان ابزاری تفکری و وسیله‌ای ارتباطی است که اندیشه و تفکر مدیران بجـای جـایگزین شدن آن کمک می‌کند . برنامه‌ریزی سناریو در زمان‌هایی که عدم اطمینان و پیچیدگی بالاسـت ارزشـمند است و موقعیت کنونی شرکت را به چالش می‌کشد . از طریق شناسایی روندها وعدم اطمینان‌ها در محیط کلان سازمان ، برنامه‌ریزی سناریو :

  • ابزاری برای ترسیم کلیات آینده را فراهم می‌آورد .
  • تلاش برای کسب دامنه‌ای از option ها
  • ترغیب به تفکر در مورد آلترناتیرهایی که ممکن است درغیراین صورت نادیده گرفته شوند و به چالش کشیدن Mindset متداول ( رایج )

توانائی تفکر بطوراستراتژیک وابسته به تعاون میان عوامل موقعیتی در فضای سازمانی و ویژگی‌های افراد مشارکت‌کننده در آن است .عوامل موقعیتی دریک محیط سازمانی می‌تواند روحیه خلاقیت را در آنجا ایجاد یا از بین ببرد.

وابستگی تفکر استراتژیک افراد به توانائی :

  • دیدن فرصت‌های بیرونی و انسجام و یکپارچه کردن آن‌ها در حمایت از کسب‌وکار.
  • تفکر بطور جانبی و شهودی.
  • تفسیر و ارزیابی رخدادها و تعین اقداماتی که باید انجام شود .

ویژگی‌های رهبرانی که موجب ایجاد تفکر استراتژیک در سازمان می‌شوند عبارت‌اند از :

  • مهارت‌های میان فردی قوی
  • توانائی برانگیختن دیگران نسبت به چشم‌انداز Vision و انجام اقدامات مهم
  • شور و اشتیاق و تعهد همه‌جانبه و فراگیر
  • باور و حساسیت نسبت به همکاران
  • تخصص در ایجاد و هدایت تیم‌ها
  • تخصص در اداره روابط ، ایجاد شعبه‌ها و رابطه‌ی دوستانه
  • سطوح بالایی از ارزیابی ، شوروهیجان ، انگیزش و تعهد
  • درک عمیق از کسب‌وکار و عملیاتش

راه‌های افزایش ظرفیت تفکر خلاق در سازمان عبارت‌اند از :

  • ایجاد سیستم پاداشی که تفکر خلاق در سرتاسر سازمان را تشویق و حمایت می‌کند . محیطـی حمـایتی زمان ، فضا و پول به ایده‌های خوب اختصاص می‌دهد .
  • فراهم آوردن شرایط آزمایشی و تسهیلات لازم برای فعالیت‌های تجربی ( علمی ) برای ایجاد تفکر خـلاق و مهارت‌های کار تیمی .
  • تشویق اعضای سازمان برای پذیرش فعالیت‌های که استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت‌های ذهنی را تشویق می‌کند .
  • الگوسازی رفتارهای مطلوب از طریق رهبران درهرسطوح سازمانی

دکتر رئوف رابطی

 

نوشته تفکر استراتژیک در مقابل برنامه‌ریزی استراتژیک اولین بار در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT. پدیدار شد.



from تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT https://ift.tt/2DhjXiH

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

اخبار مدیریت و تجارت