بازاریابی مفهوم Context Marketing
تیم مشاوران مدیریت ایران :
از زمانی که بل گیتس در 1996 گفت :
محتوا پادشاه است Content is King مدت زیادی گذشته است و اکنون به عمق آن پی بردهایم. امروزه تکنولوژیهای قابلحمل و پوشیدنی برای تطبیق سختافزار و نرمافزار خود با تقاضای مشتری به دنبال جمعآوری اطلاعات کاربران خویش هستند. دیگر نیاز نیست که شرکتها با ارائه پرسشنامه به مخاطبین ، نظرات آنها را جمعآوری و تحلیل نمایند. دادههای موردنظر صاحبان کالا و خدمات، از طریق ارتباط بین دستگاهها با صاحبانشان بلافاصله جمعآوریشده و تحلیلشده و آماده ارائه نظر مدیریت سازمان میگردد.
با تغییر الگوریتمهای ارزشگذاری و رتبهبندی سایتها توسط گوگل بر اساس محتوا، گرایش به بازاریابی محتوا در سال 2011 افزایش یافت اما همزمان بازاریابی شبکه اجتماعی نیز رونق فراوانی داشت، این باعث شد که محتوای تولیدشده علاوه بر درون وبسایتها در شبکههای اجتماعی منتشر شوند اما این تولید و انتشار محتوا حاوی سه روند بود :
- دریافت انبوهی از محتوا توسط کاربر
- دریافت محتوای غیر مرتبط با نیاز کاربر
- دریافت محتوا در زمان نادرست
برای اصلاح و مدیریت محتوای تولیدشده است که بازاریابی مفهوم ایجادشده است .
تعریف بازاریابی مفهوم
هنر و علم ارائه محتوای مناسب به مشتری مناسب و در زمان مناسب است.
رابطه بین بازاریابی مفهوم و تکنولوژی هوشمند
بازاریابی مفهوم چیزی بیش از تولید محتواست . بازاریابی مفهومی به دنبال تولید محتوای ارزشمند آموزشی و مفیدی برای بازاری است که اطلاعات مناسبی از مخاطبانش در دست است.
ارتباط بین تکنولوژی هوشمند و بازاریابی مفهوم بسیار حیاتی است، زیرا همانطور که پیشتر اشاره شد، تکنولوژیهای تعاملی ( تعامل بین تکنولوژی ، محیط اطراف و انسان ) با جمعآوری دادهها، قادر به ارائه گزارش و دستهبندی نیازهای انسانها بوده و بر اساس همین اطلاعات، محتوای تولیدشده نیز پیشتر دستهبندی و با هدفگذاری خاصی، منتشر میگردد.
رابط مفهوم و محتوا Context Vs. Content
رابط مفهوم و محتوا مانند همانند اصطلاحی است که معلمین زبان انگلیسی میآورند : یادگیری یک کلمه انگلیسی در جمله بسیار راحتتر است. به این معنا که یک با قرار دادن یک پیام در یک مفهوم ، مشتری قادر به درک درست و صحیحتری از نقش محصولات و خدمات در زندگی خویش خواهد داشت. هنگامیکه حجم پیامهای تولیدشده بیهدف بالا میرود ، توانایی مواجه مشتریان کم شده و اصلاحا مشتری نسبت به پیام بیتفاوت میگردد ، در نتیجه پیام دیده نمیشود.
نادیده گرفتن محتوا
نتیجه یک تحقیق در بازار ایران نشان میدهد که به صورت متوسط ، روزانه 1100 محتوا منتشر میشود ( لزوما محتوای تولیدی دسته اول نیستند) و در آمریکا در حدود 5000 مطلب .یک تحقیق در آمریکا نیز نشان میدهد که در سال 1970، مشتریان روزانه با 500 محتوای تولیدشده روبرو بودند. حال با این هیاهوی بزرگ تولید محتوا ، فرد یا سازمانی موفق خواهد بود که
بازاریابی خود را هوشمندانه به پیش ببرد.
بازاریان یا مشاوران بازاریابی که به این امر توجه ننمایند ، حتما به باید منتظر عواقب آن باشند.
مشتریانی که مورد آماج پیامهای برندها قرارگرفتهاند، به صورت روزافزونی در حال لغو اشتراک و قطع ارتباط با تولیدکننده محتوا هستند.
در خصوص کیفیت محتوا ( تناسب مطلب با مخاطب ) یک تحقیق در بازار ایران انجام دادهایم که نشان میدهد برخی سایتها که به صورت روزانه مطلبی را منتشر مینمایند ، قراردادی با شرکتهای تولید محتوا بستهاند و این شرکتها، تعدادی مترجم را استخدام و به تولید انبوه مطلب میپردازند. با خواند مطلب، کاملا مشخص میگردد که ترجمهای بسیار سطحی ، گاها با اشتباه و تنها برای رفع تکلیف بوده است و به هیچ عنوان بعد از ترجمه توسط فرد دیگری ویرایش علمی نشده است. مخاطب متخصص نیز در مواجه به این مطالب کاملا به میزان آماتور بودن سایت و نویسنده پی برده و ترجیح به قطع ارتباط با تولیدکننده محتوا مینماید.
قطع ارتباط به صورت بستن حساب کاربری ، حذف ایمیل از لیست دریافتکنندگان خبرنامه ، قطع ارتباط دوستی یا علاقهمندی خواهد بود.
یک تحقیق در انگلیس نشان میدهد :
- 70% مشتریان در شبکههای اجتماعی ، رابطه خود را صفحه برندها ، قطع نمودند.
- 70% مشتریان به علت دریافت تعداد زیادی پیام ، ایمیل خود را از لیست دریافتکنندگان خبرنامه حذف نمودهاند.
- 60% از مشتریان ، عدم تمایل به دریافت ایمیل را ابراز داشتهاند
- 60% از مشتریان ، اپ ها / گروههای درون اپ ها را به علت تعدد اخطار دریافت پیام جدید ، پاک نموده / ترک نمودهاند.
چطور بازاریابی مفهوم به بازاریابی محتوا کمک میکند ؟
سوال اساسی اینجاست که چگونه باید از قدرت مفهوم در تقویت بازاریابی محتوا استفاده شود ؟
باز به تعریف بازاریابی مفهوم برگردیم : هنر و علم تولید محتوای مناسب برای مشتری مناسب ، در زمان مناسب است.
تولید محتوای مناسب :
همه چیز با تولید محتوای مناسب ، صحیح ، درخور شروع میگردد . اگر تولیدکننده محتوا هستند، حتما به این فکر میکنید که چگونه عمیقا میتواند به درستی یک محتوا پی برد ، محتوایی که بتواند با خریداران صحبت نماید، محتوایی که بر اساس علایق و احساسات خریداران باشد.
مشتری بالقوه مناسب :
در بازاریابی محتوا هدف ایجاد ارتباط و سوق
مشتری راغب در مسیر قیف فروش تا تبدیل به مشتری بالفعل است. البته اگر شناخت درستی از نیازها، سبک زندگی و علایق مشتریان در اختیار باشد، در بازاریابی مفهوم ، هدف فقط ایجاد ارتباط با مشتری نیست، بلکه نیاز به شناخت عمیق مشتری، نزدیک شدن و اثرگذاری بر آنهاست.
شاید Nike Plus بهترین مثال باشد. شرکت نایک با تمرکز بر مشتریانی که دغدغه سلامتی و تناسباندام دارند، برای همین به دنبال وارد نمودن ابزارکها ( گجت) دیجیتالی مانند FuelBand . برای تکمیل محصولات خویش بود. این ابزارکها با به اشتراک گذاردن اطلاعات مشتری و ایجاد یک ارتباط تعاملی بین کفش و مشتری ، اطلاعات مناسبی را جمعآوری نمایند . نایک در طی فقط چند سال در حدود 18 میلیون عضو را جلب نموده و 15 هزار نفر نیز روزانه به آنها افزوده میشود. همچنین برند نایک با اپل نیز
برند گذاری مشترک ( استراتژی ترکیب برند Brand Mash up ) را در همین مسیر انجام داده است.
زمان مناسب :
با بازاریابی محتوا ، تعیین زمان دقیق انتقال اطلاعات به مصرفکننده ، بسیار سخت و دشوار است.اما در بازاریابی مفهوم ، ارسال اطلاعات در زمان مورد تقاضای مشتری و یا زمان پیشبینیشده از اطلاعات گردآوریشده قبلی صورت میپذیرد.
6 گرایش بازاریابی مفهوم :
بازاریابی مفهوم نیاز به تغییر در ذهنیت شیوه بازاریابی دارد.
به جای برگزاری کمپین ، تعامل داشته باشید
به جای هدفگیری ، به مخاطب نزدیک شود.
به جای بخشبندی مشتریان، مشتریان را بشناسید.
به جای تعریف جدول زمانبندی کانال ارتباطی ، به دنبال تعیین زمان مشتری باشید.
محتوای ارزشمند و سودمند را به اشتراکگذارید.
به جای ترجمه به دنبال تبادل ارزش باشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر