نوشته شده توسط دکتر سیدرضاآقاسیدحسینی
بسیاری از شرکتهای مالی، اعتباری و بیمهای، رویکرد بازاریابی چریکی یک شرکت را عامل بروز ریسک برای سازمان میدانند.
تیم مشاوران مدیریت ایران :
در مبحث بازاریابی، به بازاریابی چریکی، بازاریابی پارتیزانی Guerrilla Marketing برخوردهاید.
(برخی کتب، این بازاریابی را تحت عنوان بازاریابی پنهان، بازاریابی نامتعارف، بازاریابی غیرمنتظره یا بازاریابی افراطی نیز معرفی نمودهاند.)
اما غالباً فقط در خصوص "بازاریابی چریکی چیست" بحث شده و چند تصویر نیز برای مثال ارائهشده است، اما در مورد روش پیادهسازی و اجرای این نوع بازاریابی مطلبی ارائه نشده است.
- عبارت بازاریابی چریکی، اولین بار در سال 1984 توسط Jay Conrad Levinson و در کتاب تحت همین عنوان "بازاریابی پارتیزانی Guerrilla Marketing" بیانشده است. وی در این کتاب روشهای غیر سنتی، کمهزینه بازاریابی را معرفی نموده است.
- بازاریابی پارتیزانی عبارت است از بهکارگیری یک استراتژی ساده و کمهزینه برای به دست آوردن با نرخ بازگشت سرمایه مناسب (نرخ بازگشت سرمایهگذاری بر فعالیتهای بازاریابی ROMI).
- با توجه به کمبود بودجه بازاریابی و تبلیغات شرکتهای کوچک، بازاریابی چریکی بهطور مشخص برای این نوع کسبوکارهای بسیار مؤثر خواهد بود. زیرا اجرای بازاریابی پارتیزانی به خلاقیت، انعطافپذیری و پذیرش ریسکهای احتمالی نیاز دارد. اینها همان مواردی هستند که در شرکتهای بزرگ با بودجه کلان بهندرت دیده میشود.
چه موقع به بازاریابی چریکی نیاز داریم ؟
- هنگامیکه پولندارید، ولی به یک رسانه، برای جلب نظر مخاطب نیاز دارید.
نکته اصلی بازاریابی چریکی این است که باید : غیرمتعارف، غیرمنتظره و معمولاً خاطرهانگیز و منحصربهفرد باشد و واکنش بهیادماندنی در تعامل با بیننده داشته باشد.
قوانین اولیه :
- بهجای صرف پول بر فرایند بازاریابی، باید سرمایه زمانی، انرژی و خلاقیت خود را بر ارائه ایده جدید صرف نمایید.
- بهجای چشمپوشی از مشتریانی که یکبار خرید نمودهاند، باید تمام انرژی را صرف پیگیری آنان نمایید.
- باید بدانید که در این جنگ یک سلاح مثل تبلیغات کافی نیست و یک چریک، خوب میداند که برای موفقیت باید از ترکیبی از سلاحهای سنتی و مدرن بازاریابی استفاده نماید.
- اگر ریسکپذیر نیستید. هنوز آماده انجام بازاریابی چریکی نیستید.
بسیاری از شرکتهای مالی، اعتباری و بیمهای، رویکرد بازاریابی چریکی یک شرکت را عامل بروز ریسک برای سازمان میدانند.
پیادهسازی:
- اول از خود بپرسید: پیام اصلی کسبوکار من که بتوانم در 5 ثانیه به مخاطب منتقل نماییم، چیست؟
- هدف گزاری نمایید. طبقه، برند و مشتری مخاطب را بهدرستی انتخاب نمایید.
- به ابعاد و آثار پیرامون هدف خود خوب فکر کنید. آیا طرح شما موجب خوشنودی یا آزار مخاطب میگردد؟
- حال نوبت بررسی 360 درجه است. باید تمام روشهایی که این ایده را میتواند به حقیقت بیرونی تبدیل نموده (نوآوری) را تصور نماییم.
نکته طلایی فرایند برنامه ریزی بازاریابی پارتیزانی:
تصور کنید که ایده بازاریابی چریکی شما به واقعیت پیوسته و دیگران در مورد آن صحبت مینمایند، تیتر آن را تصور کنید، تیتر داستانی که از اقدامی شما به وجود آمده است. حال سناریوهای متعدد آن را پیگیری نمایید. با این کار نتایج و سمت سوی فرایند پیادهسازی بازاریابی چریکی مشخص و از بروز یک فاجعه ممکن است جلوگیری شود. ( داستان کمپین بستنی چوپان نمونه بارز عدم تفکر به سناریوهای احتمالی است).
- سناریوهای احتمالی را نوشته و در یک Focus Group مطرح و در مورد آن هماندیشی نمایید.
- شاید بد نباشد که در شبکههای اجتماعی، فقط در بین دوستان خود، بخشی از طرح خود را برای دریافت نظرات اولیه سایرین نیز به اشتراک بگذارید.( البته نه تمام آن را )
- دقت نمایید، هدف نهایی شما از بازاریابی چریکی باید، جلب نظر رسانهها و ایجاد یک رابطه مثبت با مشتریان باشد.
- در خصوص ایده بازاریابی خود، باید تمام منابع را زیر و نمایید. اما چرا ؟ خیلی ساده است، برای اطمینان از اینکه ایده شما ناب است یا خیر.
- حتماً با یک متخصص روابط عمومی نیز مشورت نمایید تا در مورد بازخوردهای احتمالی آن اطمینان حاصل نمایید.
- دقت نمایید که اگر بازاریابی چریکی یکبار بهدرستی اجرا و نتایج مثبتی داشته باشد، ممکن است که قادر باشید آن را بهصورت یک سریال با سناریوهای جذاب و متفاوت ولی با مضمون یکسان دنبال و تبدیل به یک کمپین برندینگ نمایید.
ادامه مطلب :
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر